جدول جو
جدول جو

معنی متیمنات - جستجوی لغت در جدول جو

متیمنات(مُ تَ یَمْ مِ)
برکت ها و چیزهای بابرکت. (غیاث) (آنندراج). و رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میمنت
تصویر میمنت
(دخترانه)
سعادت، فرخندگی، مبارکی
فرهنگ نامهای ایرانی
(مُ سَیْ یا)
جمع واژۀ مسیّان. رجوع به مسیان شود
لغت نامه دهخدا
(مُ لَیْ یِ)
چیزهایی که شکم نرم کند و یبوست را برطرف نماید. (از ناظم الاطباء). جمع واژۀ ملینه، تأنیث ملین. رجوع به ملین شود
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ تُ اِ نِسْ سَ)
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. در36هزارگزی جنوب شرقی اهواز بر سر راه اهواز به خلف آباد، در دشت گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد آبش از چاه تأمین می شود. محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
پیکرنگار یونان باستان که در قرن 4 قبل از میلاد می زیست، او رقیب پارهازیوس بود و اثر مشهوری بنام قربانی ایفی ژنی از او باقیمانده است، (از لاروس)، رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تمیمه. (المنجد). رجوع به تمیمه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ زَ دَ)
بطور میمنت و برکت. برای تیمن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
مواسات باشد و آن معاونت یاران و دوستان و مستحقین کردن است، (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج)، مشفق و مهربان و دستگیر، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ مَنْ نی)
آرزوها و آرزو کرده شده ها. (غیاث) (آنندراج). مستدعیات و مقاصد درخواست شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُءْ مِ)
جمع واژۀ مؤمنه. (ناظم الاطباء). زنان ایمان آورنده. زنان باایمان. (یادداشت مؤلف) :
در دعای مؤمنین و مؤمناتی زآنکه هست
زیر بارت گردن هر مؤمن و هر مؤمنه.
منوچهری.
جمیع مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را توفیق راه راست کرامت فرمای. (قابوسنامه ص 3).
برنخوانده خلق پنداری همی
مسلمات ٌ مؤمنات ٌ قانتات.
ناصرخسرو.
و رجوع به مؤمن و مؤمنه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ یَمْ مُ)
جمع واژۀ تیمن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متمیزات
تصویر متمیزات
جمع متمیز، جدایان جدا شوندگان جمع متمیزه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مثمنه، هشت پارگان جمع مثمنه (مثمن) : ... هر بحر که مثمن آن خوش آینده و مستعمل است در دایره مثمنات باید آورد و مسدس آنرا مجزوء آن دانست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحملات
تصویر متحملات
جمع متحمله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متاملات
تصویر متاملات
جمع متامله، فرجام اندیشان درنگ کنندگان جمع متامله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحصنات
تصویر متحصنات
جمع متحصنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجملات
تصویر متجملات
جمع متجمله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبینات
تصویر متبینات
جمع متبینه، هویدا ها آشکارکنندگان جمع متبینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متدینات
تصویر متدینات
جمع متدینه، از ریشه پارسی دینداران جمع متدینه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مومنه، زنان گرویده باور داران: زن جمع مومنه زنانی که بخدای ورسول ایمان آورده اند: جمیع مومنین و مومنات ومسلمین ومسلمات را توفیق راه راست کرامت فرمای خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملینات
تصویر ملینات
جمع ملینه، نرماکان، جمع ملینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متهمات
تصویر متهمات
جمع متهمه، پسماران چفته مندان جمع متهمه، جمع متهمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متمنیات
تصویر متمنیات
جمع متمنیه (متمنی)، جمع متمنیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متممات
تصویر متممات
جمع متممه، پر گران پرداختاران رسا کنندگان پیوست ها جمع متممه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیمات
تصویر تمیمات
جمع تمیمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تضمنات
تصویر تضمنات
جمع تضمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیقنات
تصویر تیقنات
جمع تیقن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیممات
تصویر تیممات
جمع تیمم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیمنات
تصویر تیمنات
جمع تیمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکونات
تصویر متکونات
جمع متکونه، هست شوندگان هستی یابان جمع متکونه (متکون) موجودات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مترنمات
تصویر مترنمات
جمع مترنمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متلمذات
تصویر متلمذات
جمع متلمذه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متمکنات
تصویر متمکنات
جمع متمکنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میمنت
تصویر میمنت
فرخندگی، خجستگی، همایونی
فرهنگ واژه فارسی سره