جدول جو
جدول جو

معنی متیلینی - جستجوی لغت در جدول جو

متیلینی(مِ)
در لغت عبری به معنی بی شاخ. و نام شهر بزرگ جزیره لسبوس است و آن بندری میباشد که پولس در وقت مسافرت از اسوس به خیوس در آنجا فرود آمد. کتاب اعمال رسولان 20:14 و در ایام پولس شهر رومانی مشهور بود. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مِ تِ)
موریس مترلینک، نویسندۀ بلژیکی که درفرانسه هنر نویسندگی او ظهور یافت (1862-1949 میلادی). او در گان متولد شد. تحصیلاتش در رشتۀ حقوق بود و ابتدا به وکالت دادگستری مشغول شد. سپس به پاریس رفت و مشغول نویسندگی شد و در آثار درامش مانند ’شاهزاده خانم مالن’ 1889، ’پلئاس و ملیزاند’ 1892، ’پرندۀ آبی’ 1908 با قریحۀ خاص خود سمبولیسم را با عرفان درآمیخت. در سال 1911 به دریافت جایزۀ نوبل نائل گردید. کتاب ’زندگی زنبوران عسل’ هم از کارهای جالب توجه اوست که به سال 1901 انتشار یافت. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
در ادبیات روسی مجموعۀ عظیمی از اشعار قهرمانی و داستانی قدیم روسیه (بعضی از قرن 11 میلادی) که قرنها دهان بدهان میگشت، وسرانجام در قرن 18 میلادی جمعآوری و تحقیق در آنها آغازشد، اشخاص داستانهای بیلینی همه قدرت فوق طبیعی دارند، اگرچه بیلینی در نتیجۀ ورود عناصر خارجی (اسکاندیناویائی، بیزانسی شرقی) تغییراتی یافته است ولی سخت جنبۀ روسی دارد و تأثیر بارآوری در ادبیات، موسیقی و هنر روسی داشته است، (دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
محمد بن محمد در سنۀ 940 هجری قمری حیات داشت او راست: جدول الکواکب الثابته المحرکه البعد و المطالع، (از اسماء المؤلفین ج 2 ص 236)
لغت نامه دهخدا
منسوب است به مالین که نام قریه های مجتمع است به دو فرسنگی هرات. (از انساب سمعانی). و رجوع به مالین شود
منسوب است به مالین که از قرای باخرز است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
منسوب به کیلین. رجوع به کیلین شود
لغت نامه دهخدا
ابوصالح عباد بن احمد. راوی است. (از معجم البلدان). روات در علم حدیث نه تنها کسانی هستند که احادیث پیامبر اسلام (ص) را از دیگران می شنوند و آن ها را حفظ می کنند، بلکه این افراد در بررسی صحت و سقم روایات نیز دخیل هستند. محدثان با بررسی زندگی و شخصیت روات، روایات صحیح و معتبر را از غیرمعتبر تفکیک می کنند. در نتیجه، نقش روات در صحت سنجی احادیث و جلوگیری از تحریف آن ها بسیار مهم است.
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ لَیْ یِ)
نرم گردنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نرم و ملایم. (ناظم الاطباء) ، چاپلوسی کننده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). چاپلوس. رجوع به تلین شود، بارحم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
جمع متخیل، پندار مندان باد ساران ابر تنان جمع متخیل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متالین
تصویر متالین
فرانسوی آسنی توپالی رنگ آسنی
فرهنگ لغت هوشیار