جدول جو
جدول جو

معنی متکسب - جستجوی لغت در جدول جو

متکسب
پیشه ور، گرد آورنده به دست آورنده
تصویری از متکسب
تصویر متکسب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکتسب
تصویر مکتسب
کسب شده، به دست آورده شده، به دست آمده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متکسر
تصویر متکسر
شکسته، مقابل درست، خرد شده، قطعه قطعه شده، ویژگی آنکه بر اثر بیماری یا اندوه شادابی و جوانی خود را از دست داده باشد، آزرده، ناراحت، غمگین، در هنر در خوش نویسی، یکی از خط های فارسی، برگرفته از خط نستعلیق که دارای انحنا و پیوستگی می باشد و در نامه نگاری ها به کار می رفته است، در موسیقی گوشه ای در آواز بیات ترک از ملحقات دستگاه ماهور، شرمگین، خجل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متحسب
تصویر متحسب
تفحص اخبار کننده، جوینده خبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکسی
تصویر متکسی
گلیم پوشنده
فرهنگ لغت هوشیار
شکننده، شکسته شونده شکسته شونده، وزن غیرسالم مقابل صحیح: مقصود اصلی از این علم معرفت اجناس شعر و شناختن صحیح و متکسر اوزان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکذب
تصویر متکذب
دروغگوی زورکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکتسب
تصویر مکتسب
سعی و طلب حاصل کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکسر
تصویر متکسر
((مُ تَ کَ سِّ))
شکسته شونده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکتسب
تصویر مکتسب
((مُ تَ س))
کسب شده، به دست آمده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکسب
تصویر تکسب
تظاهر بکسب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکسب
تصویر مکسب
کسب و پیشه، آنچه از کسب به دست آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکسب
تصویر مکسب
جای کسب، جمع مکاسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکسب
تصویر مکسب
((مَ سَ))
پیشه، کسب، جمع مکاسب
فرهنگ فارسی معین