جدول جو
جدول جو

معنی متکبی - جستجوی لغت در جدول جو

متکبی
(مُ تَ کَبْ بی)
جامۀ درواداشته بر بوی سوزو بخور کرده. (آنندراج) ، کسی که جامۀخود را بر بوی سوز وامیدارد و بخور میدهد آنرا. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تکبی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متنبی
تصویر متنبی
کسی که دعوی نبوّت کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکتبی
تصویر مکتبی
کودکی که به مکتب می رود، مکتب دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
خودخواه، خودبین، گردنکش، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متکدی
تصویر متکدی
گدایی کننده، گدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متکسی
تصویر متکسی
گلیم پوشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکدی
تصویر متکدی
گدائی کننده، حاجت خواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
خودپسند و مغرور، بزرگمنش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنبی
تصویر متنبی
خود پیامبر خوان: مرد مردی که ادعای پیغمبری کند مدعی نبوت
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده رهوار شایسته سواری لایق مرکب بودن شایسته سورای: از ناگاه مردی آمد که دو استر مرکبی پدیدار نیست
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده دبستانی نو آموز منسوب به مکتب، شاگردی که به مکتب رود: (این را که هر بچه مکتبی هم میداند و محتاج به پرسیدن نیست) (جمال زاده. سروته یک کرباس. 120)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
((مُ تَ کَ بِّ))
خودبین، مغرور، دارای تکبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متکدی
تصویر متکدی
((مُ تَ کَ دّ))
گدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متنبی
تصویر متنبی
((مُ تَ نَ بّ))
آن که ادعای نبوت کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
خودپسند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
Arrogant, Bigheaded, Boastful, Cocky, Pompous, Stuckup, Smug
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
arrogant, prétentieux, vaniteux, pompeux, suffisant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
গর্বিত , অহংকারী , অহংকারী , অহংকারী , গর্বিত , গর্বিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
jeuri, majivuno, kujivunia, kiburi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
傲慢な , 高慢な , 自慢する , 生意気な , 得意げな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
傲慢的 , 自大的 , 自大的 , 自负的 , 自满的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
שחצן , יהיר , מתנשא
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
거만한 , 잘난 척하는 , 자랑하는 , 잘난 척하는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
kibirli, kendini beğenmiş, övünen
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
sombong, membanggakan, angkuh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
arrogant, eingebildet, prahlerisch, pompös, selbstgefällig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
घमंडी , घमंडी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
arrogante, presuntuoso, vanitoso, pomposo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
arrogante, engreído, jactancioso, pomposo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
arrogant, verwaand, opschepperig, pompeus
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
зарозумілий , хвастливий , пихатий , пихатий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
высокомерный , высокомерный , хвастливый , заносчивый , высокомерный , самодовольный , надменный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
arogancki, zarozumiały, pompowy, wyniosły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
arrogante, convencido, vaidoso, pomposo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متکبر
تصویر متکبر
หยิ่ง , หยิ่ง , คุยโว , เย่อหยิ่ง , ขี้เกียจ
دیکشنری فارسی به تایلندی