جدول جو
جدول جو

معنی متولدات - جستجوی لغت در جدول جو

متولدات
(مُ تَ وَلْ لِ)
جمع واژۀ متولده: مر این متولدات را فاعل نفس نیست. (جامعالحکمتین) ، نزد اهل رمل چهار اشکال را گویند که در خانه نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم باشند. (کشاف اصطلاحات الفنون ج 2 ص 1471)
لغت نامه دهخدا
متولدات
جمع متولده (متولد) : مر این متولدات را فاعل نفس نیست
تصویری از متولدات
تصویر متولدات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متوفیات
تصویر متوفیات
جمع واژۀ متوفی، فوت شده، مرده، درگذشته
فرهنگ فارسی عمید
(مُ وَلْ لَ)
جمع واژۀ مولده. تولیدشده ها. (یادداشت مؤلف). رجوع به تولید شود، موالید ثلاثه. معدن و نبات و حیوان: چون مدار عمارت و آبادانی و بقای نضارت و حیات مولدات نباتی و حیوانی به آب است... (از ظفرنامۀ یزدی). و رجوع به مولد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متوسطات
تصویر متوسطات
جمع متوسطه، میانجیان میانه ها جمع متوسطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوسلات
تصویر متوسلات
جمع متوسله
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متوجه، نمیدگان روی آورندگان، ساو باژ افزون جمع متوجهه. زنان روی آورنده و توجه کننده، مالیاتی که علاوه بر مقدار اصلی مقرر وصول میشد: از اموال و متوجهات و حقوق دیوان مجموع آنچه داخل موامرات و جانکقیت معین شده و در دفاتر قوانین و دساتیر دواوین مثبت و مقنن گشت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متوفاه، زنان مرده زنان در گذشته مردگان جمع متوفاه (متوفی) زن در گذشته زن مرده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متولد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : متولدین سال... از خدمت نظام وظیفه معاف شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متمردات
تصویر متمردات
جمع متمرده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متکلف، دلناپسندان سخت انجامان جمع متکلفه (متکلف) : ... از بهر آنک جمله مصنوعات شعر و مستبدعات نظم که در فصول متقدم بر شمردیم و آنرا از مستحسنات صنعت نهاد از قبیل متکلفات اشعارست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متملقات
تصویر متملقات
جمع متملقه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متملکه، ویسان جمع متملکه (متملک) : تمامی جهات و متملکات شاملو بدست تکلو افتاد، جمع متملکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متمولات
تصویر متمولات
جمع متموله
فرهنگ لغت هوشیار
علاقه ها و توابع، ملزومات و متملکات، فرزند و عیال و اهل خانه و آنچه مسوب به خانه باشد، کسان، حاصه مردم، حرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعلمات
تصویر متعلمات
جمع متعلمه، میلاوان شاگردان جمع متعلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متضادات
تصویر متضادات
جمع متضاده، همبسانان نا سازان جمع متضاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متسلقات
تصویر متسلقات
راسته بر شوندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجسدات
تصویر متجسدات
جمع متجسده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکلمات
تصویر متکلمات
جمع متکلم، سخنگویندگان جمع متکلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجددات
تصویر متجددات
جمع متجدده، نو گردندگان نو گرایان نو پسندان جمع متجدده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجلیات
تصویر متجلیات
جمع متجلیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متالمات
تصویر متالمات
جمع متالمه، دردمندان جمع متالمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبدلات
تصویر متبدلات
جمع مبتدله، ور تندگان ور تپذیریان جمع متبدله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحلیات
تصویر متحلیات
جمع متحلیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متخلصات
تصویر متخلصات
جمع متخلصه، نامیدگان جمع متخلصه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متخلفات
تصویر متخلفات
جمع متخلفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متخلقات
تصویر متخلقات
جمع متخلقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تولیدات
تصویر تولیدات
جمع تولید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توالدات
تصویر توالدات
جمع توالد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مولده، بر ساختگان فرزندان سه گانه سه گوهر جمع مولده تولید شده ها، موالید ثلاثه: جماد نبات و حیوان: (و چون مدار عمارت و آبادانی و بقای نضارت و حیات مولدات نباتی و حیوانی به آبست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تولدات
تصویر تولدات
جمع تولد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجلدات
تصویر متجلدات
جمع متجلده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوالیات
تصویر متوالیات
جمع متوالیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متولیان
تصویر متولیان
دست اندرکاران، سرپرستان، کارگزاران
فرهنگ واژه فارسی سره