جدول جو
جدول جو

معنی متوجهه - جستجوی لغت در جدول جو

متوجهه
متوجهه در فارسی مونث متوجه نمیده روی کننده مونث متوجه جمع متوجهات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متوجه
تصویر متوجه
روی آور، آگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متوجه
تصویر متوجه
کسی که رو به چیزی بکند، توجه کننده، روی آورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متوجه
تصویر متوجه
روی بسوی چیزی یا کسی کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موجهه
تصویر موجهه
موجهه در فارسی مونث موجه: پذیرفته سزاوار مونث موجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوجه
تصویر متوجه
((مُ تَ وَ جَّ))
محل توجه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوجه
تصویر متوجه
توجه کننده، روی کننده، با حواس متمرکز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
رودررویی، رویایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
رویاروی شدن، رو به رو شدن با کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متاجره
تصویر متاجره
بازر گانی داد و ستد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متالهه
تصویر متالهه
متالهه در فارسی مونث متاله: خدا شناس، خدا پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مترجمه
تصویر مترجمه
مونث مترجم. مونث مترجم زنی که ترجمه کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنزهه
تصویر متنزهه
متنزهه در فارسی مونث متنزه: جای دلگشا واحد متنزه جمع متنزهات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنبهه
تصویر متنبهه
مونث متنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متولیه
تصویر متولیه
مونث متولی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوسله
تصویر متوسله
مونث متوسل جمع متوسلات
فرهنگ لغت هوشیار
متوسطه در فارسی مونث متوسط: میانه میانجی مونث متوسط جمع متوسطات. یا مدرسه متوسطه دبیرستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متورعه
تصویر متورعه
مونث متورع جمع متورعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوحشه
تصویر متوحشه
مونث متوحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوجهین
تصویر متوجهین
جمع متوجه، نمیدگان، روی آورندگان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متوجه، نمیدگان روی آورندگان، ساو باژ افزون جمع متوجهه. زنان روی آورنده و توجه کننده، مالیاتی که علاوه بر مقدار اصلی مقرر وصول میشد: از اموال و متوجهات و حقوق دیوان مجموع آنچه داخل موامرات و جانکقیت معین شده و در دفاتر قوانین و دساتیر دواوین مثبت و مقنن گشت
فرهنگ لغت هوشیار
مواجهه و مواجهت در فارسی دچاری رو با رویی روبرو شدن با کسی روباروی گردیدن، روبارویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
((مُ جَ هَ یا جِ هِ))
روبرو شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوسطه
تصویر متوسطه
مقطع تحصیلی پس از دورۀ راهنمایی و پیش از پیش دانشگاهی یا دانشگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواجهه
تصویر مواجهه
Confrontation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
конфронтация
دیکشنری فارسی به روسی
конфронтація
دیکشنری فارسی به اوکراینی