جدول جو
جدول جو

معنی متهلز - جستجوی لغت در جدول جو

متهلز
(مُ تَ هََ لْ لِ)
آماده و مهیا. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (ازذیل اقرب الموارد) ، کسی که دامن بر می چیند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، خرامنده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (ازذیل اقرب الموارد). و رجوع به تهلز شو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ هََ لْ لِ)
روی درخشنده از شادی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شادمان روی و بشاش. (ناظم الاطباء) ، ابر درخشنده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). و رجوع به تهلل شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ مَلْ لِ)
آن که برهد از کاری. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رسته ورهایی یافته. (ناظم الاطباء). و رجوع به تملز شود
لغت نامه دهخدا
(مُتَ هََ لْ لِ)
لاغر و نزار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَهََ لْ لِ)
برکنده موی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تهلب شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ هََ زْ زِ)
جنبنده. (آنندراج) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). درخت جنبنده از باد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تهزع شود
لغت نامه دهخدا
(تَ زَیْ یُ)
دامن برچیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تشمر. (از ذیل اقرب الموارد) ، خرامیدن، آماده شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متهجز
تصویر متهجز
بسیجیده ساخته و آماده
فرهنگ لغت هوشیار