دزد حیله وفریب کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دزدی که مکر میکند در دزدی. (ناظم الاطباء) ، آن که از بیماری افاقه یابد. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ناقه و به شدۀ از بیماری. (ناظم الاطباء). و رجوع به تهطلس شود
دزد حیله وفریب کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دزدی که مکر میکند در دزدی. (ناظم الاطباء) ، آن که از بیماری افاقه یابد. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ناقه و به شدۀ از بیماری. (ناظم الاطباء). و رجوع به تهطلس شود
روی درخشنده از شادی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شادمان روی و بشاش. (ناظم الاطباء) ، ابر درخشنده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). و رجوع به تهلل شود
روی درخشنده از شادی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شادمان روی و بشاش. (ناظم الاطباء) ، ابر درخشنده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). و رجوع به تهلل شود
آب که برگردد رنگ و مزۀ آن. (آنندراج). آب برگردیده رنگ و مزه. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، گوشت کهنه و گندیده و بدبو. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تطهل شود
آب که برگردد رنگ و مزۀ آن. (آنندراج). آب برگردیده رنگ و مزه. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، گوشت کهنه و گندیده و بدبو. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تطهل شود