- متنعمین
- جمع متنعم، شاد بهران جمع متنعم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
معنی متنعمین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع منعم: (عثامنه و منعمین ایران آنرا با قند و غیره ترکیب میکنند و استعمال مینمایند) (الماثرو الاثار. 113)
جمع متبسم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متالم، دردمندان
جمع متحتم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع متحتم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متجشم، رنجبران جمع متجشم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متجسم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متقدم، پیشینیان جمع متقدم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مترجم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند) : طبقه مترجمین
جمع متکلم، گفت آران جمع متکلم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مترنم، ترانه خوانان سرایندگان جمع مترنم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متظلم، داد خواهان جمع متظلم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : ایجاد صندوق عدالت برای کافه رعایالله تا عارضین و متظلمین مطالب خود رالله بتوانند عرضه داشت
جمع متضعف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متصنع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعنت در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعمل در حالت نصب و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعمق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعمد، خود کنندگان جمع متعمد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعلم، میلاوان شاگردان جمع متعلم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متنفس در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
از ساخته های فارسی گویان، جمع متنفذ، چیرگان رخنه کنندگان جمع متنفذ در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متنعمه
جمع متنزل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
روایی خواهندگان نیاز مندان جمع متنجز در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متنبه، اپخشداران بیدار شوندگان آگاه شوندگان جمع متنبه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متناوم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متنمر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متنسک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متنکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع منتقم، کینه کشان
جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعظ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مونث متنعم جمع متنعمات
جمع متهم، پسماران چفته مندان داغیان جمع متهم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع متهم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع منجم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)