شادمان و به نشاط رونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شاد و شادمان و خرم، چست و چالاک. (ناظم الاطباء). رجوع به تنشط شود، رجل متنشط، مردی که ستور همراه دارد و هرگاه از سواری ملول شود فرود آید. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
شادمان و به نشاط رونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شاد و شادمان و خرم، چست و چالاک. (ناظم الاطباء). رجوع به تنشط شود، رجل متنشط، مردی که ستور همراه دارد و هرگاه از سواری ملول شود فرود آید. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
فراهم شونده و در یکدیگر آویزنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پیوسته و متصل و درهم آویخته و درهم درآمده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تناشب شود
فراهم شونده و در یکدیگر آویزنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پیوسته و متصل و درهم آویخته و درهم درآمده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تناشب شود
ناقه که پیر و کلانسال گردد. (آنندراج). ماده شتر کلانسال. (ناظم الاطباء) ، کسی که گیاه را از بیخ بر میکند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تنیب شود
ناقه که پیر و کلانسال گردد. (آنندراج). ماده شتر کلانسال. (ناظم الاطباء) ، کسی که گیاه را از بیخ بر میکند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تنیب شود