جدول جو
جدول جو

معنی متنزهه - جستجوی لغت در جدول جو

متنزهه
متنزهه در فارسی مونث متنزه: جای دلگشا واحد متنزه جمع متنزهات
تصویری از متنزهه
تصویر متنزهه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متنزله
تصویر متنزله
مونث متنزل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنبهه
تصویر متنبهه
مونث متنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنزه
تصویر متنزه
محل باصفا، تفرجگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنزه
تصویر متنزه
گردش کننده، پاکدامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنزه
تصویر متنزه
پاک و پاکیزه و عاری از بدی و آلایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنزه
تصویر متنزه
((مُ تَ نَ زِّ))
محل باصفا، جای گردش و تفریح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متناهی
تصویر متناهی
آنچه آخر داشته باشد و به انتها برسد، به پایان رسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متالهه
تصویر متالهه
متالهه در فارسی مونث متاله: خدا شناس، خدا پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متجزیه
تصویر متجزیه
متجزیه در فارسی مونث متجزی پاز پاره تار تار مونث متجزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنفذه
تصویر متنفذه
مونث متنفذ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنعمه
تصویر متنعمه
مونث متنعم جمع متنعمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنسکه
تصویر متنسکه
مونث متنسک جمع متنسکات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنزهات
تصویر متنزهات
جمع متنزهه، جایهای دلگشا گردشگاه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنبیهه
تصویر متنبیهه
متنبیهه در فارسی مونث متنبی: خود پیامبر خوان: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنبیه
تصویر متنبیه
مونث متنبی زنی که ادعای نبوت کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناهیه
تصویر متناهیه
مونث متناهی مرزین پایاندار مونث متناهی: ابعاد متناهیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناهی
تصویر متناهی
بپایان رسنده، تمام کرده، آنچه حد و نهایتش معلوم شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
متوجهه در فارسی مونث متوجه نمیده روی کننده مونث متوجه جمع متوجهات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنوعه
تصویر متنوعه
مونث متنوع: فنون متنوعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنوره
تصویر متنوره
مونث متنور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنکره
تصویر متنکره
مونث متنکر جمع متنکرات
فرهنگ لغت هوشیار
منتزعه در فارسی مونث منتزع جدا گشته یکی از پرهون های سرواد در بر گیرنده پنج سنگ: نزدیک یا خویشاوند چست سبک گراینده و نوین است بار نامه مونث منتزع یا دایره منتزعه یکی از دوایر عروضی. پنج بحر از آن استخراج میشود: خفیف سریع جدید قریب مشاکل (همائی. بدیع... دوره دوم 144 -143)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناهی
تصویر متناهی
((مُ تَ))
به پایان رسیده، آنچه انتها و پایان داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنزیه
تصویر تنزیه
دور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنزل
تصویر متنزل
نزول کننده، فرودآینده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنبه
تصویر متنبه
آگاه، هوشیار، بیدار شده ازخواب، بیدار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متزهد
تصویر متزهد
کسی که ترک دنیا کرده و مشغول عبادت شده باشد، پارسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنزیه
تصویر تنزیه
کسی را از عیب و آلایش دور کردن، پاک و بی آلایش دانستن، دور داشتن خود از عیب و آلایش و بدی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متزهد
تصویر متزهد
پارسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنزل
تصویر متنزل
فرود آینده و نازل شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنبه
تصویر متنبه
خبردار و آگاه، خبردار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
منزلت در فارسی: گاه پایگاه ارج از منزله: به جای جانشین در فارسی منزله در فارسی مونث منزل فرود آمده فرو رسیده منزلت یا به منزله. بجای عوض جانشین: (آن بمنزله زاد و راحله است در حرکت ظاهر) (اوصاف الاشراف. 4) مونث منزل: (کتب منزله)
فرهنگ لغت هوشیار
منبهه در فارسی مونث منبه: هوشیار کننده بیدار کننده راهنما پر وهان مونث منبه یا ادویه منبهه. ادویه محرکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنزیه
تصویر تنزیه
((تَ))
کسی را از عیب و آلودگی دور کردن
فرهنگ فارسی معین