- متنزه
- محل باصفا، تفرجگاه
معنی متنزه - جستجوی لغت در جدول جو
- متنزه
- گردش کننده، پاکدامن
- متنزه
- پاک و پاکیزه و عاری از بدی و آلایش
- متنزه ((مُ تَ نَ زِّ))
- محل باصفا، جای گردش و تفریح
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
متنزهه در فارسی مونث متنزه: جای دلگشا واحد متنزه جمع متنزهات
نزول کننده، فرودآینده
آگاه، هوشیار، بیدار شده ازخواب، بیدار
مونث متنزل
فرود آینده و نازل شده
خبردار و آگاه، خبردار کردن
دور شدن، پاکدامنی
پاک و پاکیزه، پاک دامن، بی آلایش، دورازبدی و زشتی
سر از خاک درآوردن گیاه، تژ، تنده، تز، تژه، تیج
پاک شدن از عیب و آلایش، پاک دامن شدن، دوری کردن از بدی، پاک دامنی، گردش و تفرج
پاکیزه زشتی رفته پاک کننده، پاک داننده پاک کرده شده، پاک پاکیزه: (و آفریدگار همگان را پاک و منزه دانی از جفت و فرزند و انباز) (کشف اسرار 546: 2) پاک کننده، پاک داننده، سالکی که ذات حق را بصفت تنزیه شناسد و از حیثیت ظهور در مناظر ندیده و ندانسته باشد
((مُ نَ زِّ))
فرهنگ فارسی معین
پاک کننده، پاک داننده، در تصوف، سالکی که ذات حق را به صفت تنزیه شناسد و از حیثیت ظهور در مناظر ندیده و ندانسته باشد
جمع متنزهه، جایهای دلگشا گردشگاه ها