جدول جو
جدول جو

معنی متمقت - جستجوی لغت در جدول جو

متمقت
(مُ تَ مَقْ قِ)
همدیگر را دشمن گیرنده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تمقت شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ مَقْ قِ)
اندک اندک خورنده شراب را. (آنندراج) (از منتهی الارب). اندک اندک و جرعه جرعه نوشنده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تمقق شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ مَقْ قِ)
شوریده دل. (آنندراج) (از اقرب الموارد). دلتنگ و شوریده دل. و رجوع به تمقس شود، مدهوش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ خَدْدُ)
همدیگر دشمن گرفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نقیض تحبب. (اقرب الموارد). دشمنی نمودن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا