- متمردات
- جمع متمرده
معنی متمردات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع تمرد
روحانیون
جمع متبرمه
جمع متبرکه، اشوندان فریستگان جمع متبرکه
جمع متحرکه، جنبندگان لانایان جمع متحرکه (متحرک) : و هر بیت را دو نیمه باشد که در متحرکات و سواکن بهم نزدیک باشند
جمع متجلده
جمع متجسده
جمع متجرعه
جمع متجدده، نو گردندگان نو گرایان نو پسندان جمع متجدده
جمع متفرقه، پراکندگان پرا شیدگان ولا وان جمع متفرقه
جمع متفرعه، فرجستکان ستاکان جمع متفرعه (متفرع) توابع لواحق متعلقات
جمع متکرره
جمع متضاده، همبسانان نا سازان جمع متضاده
تملکات و هر چیز که در تصرف کسی باشد
جمع متمیز، جدایان جدا شوندگان جمع متمیزه
جمع متموله
جمع متمنیه (متمنی)، جمع متمنیه
جمع متملکه، ویسان جمع متملکه (متملک) : تمامی جهات و متملکات شاملو بدست تکلو افتاد، جمع متملکه
جمع متملقه
جمع متمکنه
جمع متمرد، پترانان سرکشان نا فرمانان جمع متمرد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متمثله
جمع متولده (متولد) : مر این متولدات را فاعل نفس نیست
جمع متوارده
جمع تفرد
جمع تمهد
جمع تمدد
جمع تجرد
جمع مبرده، سردکن ها، خنکی ها سردی ها جمع مبرده. سرد کننده ها، ادویه سرد که بمزاج سردی بخشند
جمع متحده، همیوختان هم پیوندان جمع متحده
جمع متممه، پر گران پرداختاران رسا کنندگان پیوست ها جمع متممه
مونث متمرد جمع متمردات
جمع مثمره، جمع مثمره
جمع مجرده، اماتکان سیامکان جمع مجرده (مجرد) توضیح عقول و نفوس را گویند