از هم جدا و دور شونده. (آنندراج). متمایز و متفرق و جدا. از هم متمایز و مختلف و از هم جدا و جداگانه. (ناظم الاطباء) : چه عالمیان در منازل و معارج و مراتب و مدارج متفاوت قدراند. (سندبادنامه ص 4). زیراک مقصود از سخن تفهیم معانی مختلف و تقریر حالات متفاوت بود. (المعجم ص 33). و رجوع به تفاوت شود
از هم جدا و دور شونده. (آنندراج). متمایز و متفرق و جدا. از هم متمایز و مختلف و از هم جدا و جداگانه. (ناظم الاطباء) : چه عالمیان در منازل و معارج و مراتب و مدارج متفاوت قدراند. (سندبادنامه ص 4). زیراک مقصود از سخن تفهیم معانی مختلف و تقریر حالات متفاوت بود. (المعجم ص 33). و رجوع به تفاوت شود
مردگی نمودن به دروغ. (زوزنی). خودرا مرده نمودن. (آنندراج). خود را به حالت مردن وانمود کردن. (ناظم الاطباء) ، خود را واکشیدن از مناهی، و پارسایی به دروغ و ریا. (آنندراج)
مردگی نمودن به دروغ. (زوزنی). خودرا مرده نمودن. (آنندراج). خود را به حالت مردن وانمود کردن. (ناظم الاطباء) ، خود را واکشیدن از مناهی، و پارسایی به دروغ و ریا. (آنندراج)