- متماثلین
- جمع متماثل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
معنی متماثلین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع متمایل، کج شوندگان گرایندگان خمیدگان جمع متمایل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متمثل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متداخل، همخلیدگان جمع متداخل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متجاهل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متداول در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متکامل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متکاثر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متناول در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متمایز، جدایان ویچارتکان جمع متمایز در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متماسک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متمارض، بیمار نمایان جمع متمارض در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متواصل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متاثر، سنهیدگان جمع متاثر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متاهل، یالمندان جمع متاهل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متامل، درنگ کنندگان فرجام اندیشان جمع متامل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متمول، دارندگان داریان جمع متمول در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
مونث متماثل
چیزی که مانند چیز دیگر باشد مانند هم، همانند
فرانسوی آسنی توپالی رنگ آسنی
مانند هم، همانند چیزی