جدول جو
جدول جو

معنی متفقین - جستجوی لغت در جدول جو

متفقین
(مُتْ تَ فِ)
در جنگ جهانی اول و دوم به کشورهای انگلستان و فرانسه و آمریکا و دیگر کشورهایی گفته می شد که با آلمان و یاران او می جنگیدند. مقابل متحدین (در جنگ اول) و مقابل محور (در جنگ دوم)
لغت نامه دهخدا
متفقین
جمع متفقه، دانا نمایان اندیشمندان، جمع متفق، همیوختان همدستان ساز واران
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متفرعن
تصویر متفرعن
متکبر، خودخواه، خودبین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متباین
تصویر متباین
جدا از یکدیگر، آنچه با دیگری دوری و تفاوت دارد، ضد یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
(مِ فَ قَ)
تثنیۀ مرفق در حال نصبی و جری. دو مرفق. دو آرنج. رجوع به مرفق شود
لغت نامه دهخدا
(مُتْ تَ)
جمع عربی متقی در حالت نصبی و جری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
از صادقین و فا طلب از قانتین ادب
وز متقین حیا وز مستغفرین بیان.
خاقانی.
چون چنین خواهی خدا خواهد چنین
میدهد حق آرزوی متقین.
مولوی.
و رجوع به متقی شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ قَیْ یِ)
آراسته شونده و آراسته. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آراسته وزینت داده شده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متفطنین
تصویر متفطنین
جمع متفطن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفرعن
تصویر متفرعن
خودخواه، خودبین
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مترقب، چشم داشته ها چشمداشت ها امید بسته ها، جمع مترقب، برمو گران جمع مترقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، جمع مترقب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
پسا دستگر (پسادست نسیه) بنسیه و وام خرید و فروش کننده با هم جمع متداینین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متکفلین
تصویر متکفلین
جمع متکفل، پایندانان پذرفتاران
فرهنگ لغت هوشیار
مترقیه در فارسی: مونث مترقی: افزون شونده، بالا رونده، پیشرفته مونث مترقی: دول مترقیه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متفکر، اندیشداران اندیشندگان جمع متفکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متفرد، تکان کناره گیران جمع متفرد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفحصین
تصویر متفحصین
جمع متفحص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعمقین
تصویر متعمقین
جمع متعمق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعلقین
تصویر متعلقین
جمع متعلق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعظین
تصویر متعظین
جمع متعظ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفقات
تصویر متفقات
جمع متفقه، همیوختان همدستان ساز واران جمع متفقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحفظین
تصویر متحفظین
جمع متحفظ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفننین
تصویر متفننین
جمع متفنن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متحد، همیوختان هم پیوندان یگانگان جمع متحد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متالین
تصویر متالین
فرانسوی آسنی توپالی رنگ آسنی
فرهنگ لغت هوشیار
جدا شونده از یکدیگر، مخالف: دیگر طرایق مختلف و متباین که اکابر فضلا و بلغا را بود و اگر از هر یکی انموذجی باز نماییم با طالت انجامد. الفاظ بسیار که بر معانی بسیار دلالت کند هر لفظی بر معنیی دیگر بی اشتراک مانند: انسان و اسب: و گمان افتد که هر دو لفظ مترادفند و نباشد بلک متباین باشد مانند سیف و حسام چه سیف شمشیر باشد و حسام شمشیر بران. و اما قسم دوم که الفاظ بسیار بر معانی بسیار دلالت کند هر لفظی بر معنیی دیگر بی اشتراک آنرا اسما متباینه خواندند، دو عدد نا مساوی را گویند که نسبت بهم اصم باشند بطوری که نه با عدد ثالثی وفق داشته باشند و نه بزرگتر بر کوچکتر قابل بخش باشد مثل 10 و 7 بعبارت دیگر دو عدد نا مساوی را نسبت بیکدیگر متباین گویند وقتی که مقسوم علیه مشترک آنها واحد باشد یعنی جز واحد بعدد دیگری تقسیم پذیر نباشند درین صورت بزرگترین مقسوم علیه مشترک آنها همان واحد است مانند: 26 و 15 مقابل متداخل متوافق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحققین
تصویر متحققین
جمع متحقق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متخذ، گرفتگان بر گرفتگان، جمع متخذ، گیرندگان جمع متخذ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، جمع متخذ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متخلق، چهر یافتگان خوشخویان نیکرفتاران جمع متخلق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خافقین
تصویر خافقین
مشرق و مغرب
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متقی، شاهندگان پارسایان جمع متقی در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفرقین
تصویر متفرقین
جمع متفرق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متفق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، همعهدان متحدان، به فرانسه انگلستان آمریکا و غیره که در جنگ جهانگیر اول و جنگ جهانگیر دوم علیه آلمان و متحدان او می جنگیدند اطلاق شود مقابل متحدین محور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفقهین
تصویر متفقهین
جمع متفقه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعشقین
تصویر متعشقین
جمع متعشق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار