جدول جو
جدول جو

معنی متفاوض - جستجوی لغت در جدول جو

متفاوض(مُ تَ وِ)
با هم انباز و شریک. (ناظم الاطباء). با یکدیگر انباز شونده در کار. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تفاوض شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
ویژگی کسی یا چیزی که با دیگری فرق و تفاوت داشته باشد، به صورت ناهماهنگ، مختلف با دیگران
فرهنگ فارسی عمید
(تَءْ)
با یکدیگر انباز شدن در کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). با یکدیگر انباز و برابر شدن در کار و مال. (از اقرب الموارد) ، برابری: شرکه تفاوض، انبازی برابر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ وِ)
از هم جدا و دور شونده. (آنندراج). متمایز و متفرق و جدا. از هم متمایز و مختلف و از هم جدا و جداگانه. (ناظم الاطباء) : چه عالمیان در منازل و معارج و مراتب و مدارج متفاوت قدراند. (سندبادنامه ص 4). زیراک مقصود از سخن تفهیم معانی مختلف و تقریر حالات متفاوت بود. (المعجم ص 33). و رجوع به تفاوت شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ وِ)
پذیرندۀ عوض و بدل. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ وِ)
دور و بعید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
از هم جدا و دور شونده، متفرق و متمایز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاوض
تصویر تفاوض
برابر انبازی (مشارکت متساوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
((مُ تَ وِ))
تفاوت دارنده، از هم جدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
دیگرگون، ناهمسان، ناهمتا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متداول
تصویر متداول
فراگیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متجاوز
تصویر متجاوز
چنگ انداز
فرهنگ واژه فارسی سره
دیگرسان، گوناگون، مباین، متباین، متمایز، مختلف، مغایر، ناهمگون
متضاد: متشابه، ناهم آهنگ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
مختلفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
Disparate, Divergent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
disparate, divergent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
dispar, divergente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
dispar, divergente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
disparat, abweichend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
różny, odmienny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
различный , расходящийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
різний , відмінний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
مختلف
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
tofauti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
แตกต่าง , แตกต่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
異なる , 相違する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
不同的 , 分歧的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
שונה , שונה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
이질적인 , 다른
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
verschillend, divergent
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
ভিন্ন , ভিন্ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
विभिन्न , भिन्न
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
disparato, divergente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
berbeda
دیکشنری فارسی به اندونزیایی