- متغیف(مُ تَ غَیْ یِ)
شاخ درخت به چپ و راست ناونده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب)
معنی متغیف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی کسی یا چیزی که تغییر پیدا کند و دگرگون شود، دگرگون، آشفته و خشمگین، ناراحت و نگران
(مُ تَ حَیْ یِ)
لغت نامه دهخدا
آن که کم کند چیزی از کرانه. (آنندراج). کسی که می تراشد و کم می کند چیزی را از کرانۀ وی. (ناظم الاطباء). و رجوع به تحیف شود
(مُ تَ رَیْ یِ)
لغت نامه دهخدا
رسیده شدۀ به زمین علفناک. (ناظم الاطباء). به زمین علفناک رسنده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تریف شود
تغییریاب، متغیّر، تغییری، جهش یافته، فرّار
