- متعطش
- بسیار تشنه، دارای عطش شدید
معنی متعطش - جستجوی لغت در جدول جو
- متعطش
- تشنه نما آنکه خود را بتکلف تشنه نماید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عطا خواهنده، انعام و بخشش، درخواست کننده
پاینده استوار
تشنگی
اظهار عطش کردن، خود را به تشنگی زدن، اظهار اشتیاق کردن به کسی یا چیزی مانند اشتیاق تشنه به آب
تشنگی زای آنچه که تشنگی آرد. توضیح داروی را نامند که طبیعت را مشتاق ترویح سازد اعم از آنکه ترویح باب شود مانند معده و جگر و یا بهوای بارد مثل ریه. تشنگی آور تولید عطش کننده