مدارات نماینده با کسی. (آنندراج). کسی که موافقت می کند و مدارا نماید با دیگری جهت حصول نیک بختی. (ناظم الاطباء) ، عطاکننده کسی را تا مایل سازد او را بسوی خود. (آنندراج) ، معلم. (ناظم الاطباء) ، سازوار و همدم و موافق و رفیق و مصاحب و هم ساز و هم آواز. (ناظم الاطباء). و رجوع به تألف شود
مدارات نماینده با کسی. (آنندراج). کسی که موافقت می کند و مدارا نماید با دیگری جهت حصول نیک بختی. (ناظم الاطباء) ، عطاکننده کسی را تا مایل سازد او را بسوی خود. (آنندراج) ، معلم. (ناظم الاطباء) ، سازوار و همدم و موافق و رفیق و مصاحب و هم ساز و هم آواز. (ناظم الاطباء). و رجوع به تألف شود
با هم عهد و پیمان بندنده و سوگند خورنده با یکدیگر. (آنندراج). هم عهد و پیمان و هم سوگند و هم قسم. (ناظم الاطباء). هم عهد. هم سوگند. ج، متحالفین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
با هم عهد و پیمان بندنده و سوگند خورنده با یکدیگر. (آنندراج). هم عهد و پیمان و هم سوگند و هم قسم. (ناظم الاطباء). هم عهد. هم سوگند. ج، متحالفین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
همدیگر شوی دو خواهر شونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پیوسته بواسطۀ مصاهرت و مرتبط شده بواسطۀ ازدواج، مانند شوی دو خواهر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تسالف شود
همدیگر شوی دو خواهر شونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پیوسته بواسطۀ مصاهرت و مرتبط شده بواسطۀ ازدواج، مانند شوی دو خواهر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تسالف شود
مقابل و روبرو و مغایر وناموافق. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). عماد متخالف الابعاد، ستونهائی که فاصله شان با یکدیگر مختلف باشد. (از فرهنگ جانسون) ، با همدیگر خلاف کننده. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به تخالف شود
مقابل و روبرو و مغایر وناموافق. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). عماد متخالف الابعاد، ستونهائی که فاصله شان با یکدیگر مختلف باشد. (از فرهنگ جانسون) ، با همدیگر خلاف کننده. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به تخالف شود
پیش درآینده. (آنندراج) (از منتهی الارب). کسی که پیش می آید و سبقت می گیرد و جلو می رود. (ناظم الاطباء) ، متفرق شونده. (آنندراج). متفرق و پراکنده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تزلف شود
پیش درآینده. (آنندراج) (از منتهی الارب). کسی که پیش می آید و سبقت می گیرد و جلو می رود. (ناظم الاطباء) ، متفرق شونده. (آنندراج). متفرق و پراکنده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تزلف شود