کم مال و اندک مایه. (آنندراج) ، کاسته و کم شده. (ناظم الاطباء) ، کسی که وقت و بی وقت به عزم زیارت و ملاقات می آید. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخوت شود
کم مال و اندک مایه. (آنندراج) ، کاسته و کم شده. (ناظم الاطباء) ، کسی که وقت و بی وقت به عزم زیارت و ملاقات می آید. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخوت شود
کم و اندک. (آنندراج) ، کم کننده و کاهنده. (ناظم الاطباء) ، آن که آب بینی می اندازد و یا قی می کند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخوع شود
کم و اندک. (آنندراج) ، کم کننده و کاهنده. (ناظم الاطباء) ، آن که آب بینی می اندازد و یا قی می کند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخوع شود
فراخ گردیده و دور شده. (آنندراج). فراخ شده و پهن شده. (ناظم الاطباء) ، جدا شده و دور شده از دیگری. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخوق شود
فراخ گردیده و دور شده. (آنندراج). فراخ شده و پهن شده. (ناظم الاطباء) ، جدا شده و دور شده از دیگری. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخوق شود
کم کردن. (تاج المصادر بیهقی). کم و اندک گردانیدن مال، گرفتن و به یاد آوردن حدیث قوم، ربودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) ، شکسته شدن و گذاشتن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
کم کردن. (تاج المصادر بیهقی). کم و اندک گردانیدن مال، گرفتن و به یاد آوردن حدیث قوم، ربودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) ، شکسته شدن و گذاشتن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)