- متخصصین
جمع متخصص، کار شناسان آزمودگان ویژه کاران جمع متخصص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
معنی متخصصین - جستجوی لغت در جدول جو
- متخصصین
کار آزمودگان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که در کاری به خصوص مهارت و بصیرت دارد، در پزشکی پزشکی که در رشته ای خاص تخصص یافته است، مختص، مخصوص
(مُ تَ صِ مَ)
لغت نامه دهخدا
تثنیۀ متخاصم. دو دشمن، (اصطلاح حقوقی) مدعی و مدعی علیه. (آنندراج). مدعی و مدعی علیه. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخاصم شود
جمع مخلص، یکرنگان پاکبازان جمع مخلص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مدرس شد عباد مخلصین را سبق داد از حقیقت مرسلین را. (عطار. اسرارنامه) جمع مخلص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متخذ، گرفتگان بر گرفتگان، جمع متخذ، گیرندگان جمع متخذ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، جمع متخذ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
متخصصه در فارسی مونث متخصص آزموده ورزیده کار شناس ویژه کار مونث متخصص جمع متخصصات
جمع مستخلص، رهاییدگان نابیدگان باز پس گرفتگان برگزیدگان، جمع مستخلص، رهایی جویندگان برگزینندگان جمع مستخلص درحالت نصبی وجری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متعصب، برنایشتیان پیورزان جمع متعصب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متربص، پیوسایان چشم به راهان جمع متربص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع مترصد، امید واران فرا پایان جمع مترصد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متحصن، دژ پناهان بست نشینان جمع متحصن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متخاصم، دشمنان کینگران تثنیه متخاصم. دو دشمن، مدعی و مدعی علیه، جمع متخاصم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متخلف، ناسزا گران جمع متخلف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متخلق، چهر یافتگان خوشخویان نیکرفتاران جمع متخلق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متخیل، پندار مندان باد ساران ابر تنان جمع متخیل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متخلص، نامیدگان جمع متخلص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
