- متخذات
- جمع متخذه، گرفتگان بر گرفتگان، جمع متخذه، گیرندگان جمع متخذه، جمع متخذه
معنی متخذات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شناسه ها، ویژگیها
جمع ماخوذه، بر گرفته ها دریافت شده ها جمز ماخوذه
جمع متاخره، پسینیان واپسینیان درنگ کنندگان جمع متاخره
جمع متخیله، پنداشتگان، جمع متخیله، پندار مندان باد ساران ابر تنان جمع متخیله: از مقدمه ها که اندر قیاسها بگیرند و بکار برند... سیزده گونه اند: یکی اولیات و یکی محسوسات... . و یکی متخیلات، جمع متخیله
جمع متخلقه
جمع متخلفه
جمع متخلصه، نامیدگان جمع متخلصه
جمع متخصصه، کار شناسان آز مودگان ویژه کاران جمع متخصصه
جمع متخذ، گرفتگان بر گرفتگان، جمع متخذ، گیرندگان جمع متخذ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، جمع متخذ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متحده، همیوختان هم پیوندان جمع متحده
جمع متبعه، جمع متبعه
جمع متفقه، همیوختان همدستان ساز واران جمع متفقه
جمع متصله، همبندان پیوستگان جمع متصله (متصل) : دو شکل دیگر بود مرمتصلات را که بدل موضوع و محمول و مقدم و تالی کنی
جمع متشخصه
جمع متممه، پر گران پرداختاران رسا کنندگان پیوست ها جمع متممه
جمع متلمذه
جمع متهمه، پسماران چفته مندان جمع متهمه، جمع متهمه
رویاروئی، برابر، روبرو، مقابله کننده
جمع مختصه، ویژیدگان
جمع مشخصه، یوتاران، ویچاردگان، انگشت نما ها، نشاختگان
جمع مسخنه، گرم کنندگان
جمع مستلذه (مستلذ) : زاهدکسی باشد که او را بدانچه تعلق بدنیا دارد مانند ماکل و مشارب و ملابس و مساکن و مشتهیات و مشتلذات دیگر... رغبت نبود، جمع مستلذه
جمع منتخبه، بر گزیده ها بر گزیدگان گزینگان جمع منتخبه (منتخب) : برگزیده ها، کتابی که شامل برگزیده های آثار گذشتگان یا مطالب علمی و ادبی باشد
جمع ملخصه
جمع موخره
((مُ تَ صّ))
فرهنگ فارسی معین
مجموعه دو یا سه عددی که به کمک آنها وضع یک نقطه در صفحه یا در فضا یا بر روی کره مشخص می شود
برابر، مقابل
Specification
especificação
Spezifikation
specyfikacja
спецификация
специфікація