جمع واژۀ متأخر. بازپسینان. مقابل متقدمین و پیشینیان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مردمان واپسین. ضد متقدمین که مردمان پیشین باشد، لسان متأخرین، زبان مردمان واپسین. (ناظم الاطباء). متأخران. و رجوع به مادۀ قبل شود
جَمعِ واژۀ متأخر. بازپسینان. مقابل متقدمین و پیشینیان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مردمان واپسین. ضد متقدمین که مردمان پیشین باشد، لسان متأخرین، زبان مردمان واپسین. (ناظم الاطباء). متأخران. و رجوع به مادۀ قبل شود
به معنی پرستش کنندگان و عبادت کنندگان حق تعالی و حکمای صاحب اسلام. (آنندراج) (غیاث). جمع واژۀ متأله در حالت نصبی و جری. و رجوع به متأله و تأله شود
به معنی پرستش کنندگان و عبادت کنندگان حق تعالی و حکمای صاحب اسلام. (آنندراج) (غیاث). جَمعِ واژۀ متأله در حالت نصبی و جری. و رجوع به متأله و تأله شود
برادر گیرنده کسی را یا برادر خواننده. (آنندراج). آن که برادر شود، و برادر گیرد و برادر خواند کسی را. (ناظم الاطباء) ، قصد چیزی کننده و صواب آن جوینده. (آنندراج). آن که بطور آگاهی، قصد چیزی کند و صواب جوید آن را. (ناظم الاطباء). و رجوع به تاءخّی شود
برادر گیرنده کسی را یا برادر خواننده. (آنندراج). آن که برادر شود، و برادر گیرد و برادر خواند کسی را. (ناظم الاطباء) ، قصد چیزی کننده و صواب آن جوینده. (آنندراج). آن که بطور آگاهی، قصد چیزی کند و صواب جوید آن را. (ناظم الاطباء). و رجوع به تَاءَخّی شود
درنگ کننده و پس ماننده. (آنندراج). سپس مانده و درنگ کرده. مأخوذ از تازی، عقب مانده و سپس مانده. (ناظم الاطباء) ، آن که سپس همه دست از کار می کشد و از همه عقب می افتد، آخر و پسین. (ناظم الاطباء) : و پیشینگان زراوند طویل کرده اند و متأخران زراوند گرد می کنند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و رجوع به تأخر شود
درنگ کننده و پس ماننده. (آنندراج). سپس مانده و درنگ کرده. مأخوذ از تازی، عقب مانده و سپس مانده. (ناظم الاطباء) ، آن که سپس همه دست از کار می کشد و از همه عقب می افتد، آخر و پسین. (ناظم الاطباء) : و پیشینگان زراوند طویل کرده اند و متأخران زراوند گرد می کنند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و رجوع به تأخر شود
بازپسینان، پیشینیان، جمع متاخر، پسینیان جمع متاخر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : بهمین جهت است که در کتب متاخرین... که مطالبی از این کتاب نقل کرده اند گاه آنرا باسم کتاب المزارات... نام برده اند
بازپسینان، پیشینیان، جمع متاخر، پسینیان جمع متاخر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : بهمین جهت است که در کتب متاخرین... که مطالبی از این کتاب نقل کرده اند گاه آنرا باسم کتاب المزارات... نام برده اند