چیز فروبرده و فروخورده. (آنندراج). فروبرده شده و بلعشده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). بلعشده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، عنبر مبلوع، قسمی عنبر پست. عنبر ردی. نوعی ردی از عنبر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
چیز فروبرده و فروخورده. (آنندراج). فروبرده شده و بلعشده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). بلعشده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، عنبر مبلوع، قسمی عنبر پست. عنبر ردی. نوعی ردی از عنبر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
خریده شده و فروخته شده. (غیاث) (آنندراج). فروخته و خریده. (ناظم الاطباء) (یادداشت دهخدا) ، دراصطلاح فقهی یعنی مورد بیع و آن چه بیع بر آن واقع میشود در مقابل ثمن که قیمت و بها و ارزش مبیع است
خریده شده و فروخته شده. (غیاث) (آنندراج). فروخته و خریده. (ناظم الاطباء) (یادداشت دهخدا) ، دراصطلاح فقهی یعنی مورد بیع و آن چه بیع بر آن واقع میشود در مقابل ثمن که قیمت و بها و ارزش مبیع است