جدول جو
جدول جو

معنی مبقت - جستجوی لغت در جدول جو

مبقت
(مُ بَقْ قَ)
مرد احمق. (منتهی الارب). احمق. مختلطالعقل. (از ذیل اقرب الموارد). احمق. (محیطالمحیط)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشقت
تصویر مشقت
سختی، رنج، محنت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبرت
تصویر مبرت
کار نیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبقت
تصویر سبقت
پیشی، تقدم، پیش دستی، ۳.پیش روی
سبقت جستن: پیشی جستن
سبقت گرفتن: پیشی گرفتن، پیش افتادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبیت
تصویر مبیت
شب را در جایی به سر بردن، جای خوابیدن، خوابگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موقت
تصویر موقت
مقابل دائم، دارای زمان محدود و معیّن، زمان محدود و معیّن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبهت
تصویر مبهت
حیران کننده و آشفته کننده و مشوش کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موقت
تصویر موقت
تعیین کننده وقت و ساعت، هنگام معین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشقت
تصویر مشقت
دشواری، رنج، سختی، تعب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبقی
تصویر مبقی
بر پا دارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبات
تصویر مبات
شب گذراندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبیت
تصویر مبیت
خوابیدن، شب گذراندن، خفتن
فرهنگ لغت هوشیار
نیکی کردن، عمل خیر نیکی: ثمره خردمندان امین که حق احسان و مبرت بحسن معاملت نگاه دارند. . ، جمع مبرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبقت
تصویر سبقت
تبادر، مبادرت، پیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشقت
تصویر مشقت
((مَ شَ قَّ))
زحمت، رنج، جمع مشاق، مشقات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موقت
تصویر موقت
((مُ وَ قَّ))
وقت معین و محدود، ناپایدار، محدود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موقت
تصویر موقت
((مَ یا مُ قِ))
جایی که برای تعیین وقت مقرر گردد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبیت
تصویر مبیت
((مُ بَ یِّ))
آنکه اراده کاری کند در شب و تصمیم گیرد، گفتگو کننده در شب، شبیخون آورنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبرت
تصویر مبرت
((مَ بَ رَّ))
اطاعت از فرمان پدر و مادر، در فارسی به معنای کار خیر، نیکی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبیت
تصویر مبیت
جای خواب، شب را گذراندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سبقت
تصویر سبقت
((س قَ))
پیشی گرفتن، تقدم جستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موقت
تصویر موقت
چندگاهه، گذرا، زودگذر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشقت
تصویر مشقت
رنج
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سبقت
تصویر سبقت
پیشی گرفتن، پیشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشقت
تصویر مشقت
Hardship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موقت
تصویر موقت
Makeshift, Temporary
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشقت
تصویر مشقت
трудности
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مشقت
تصویر مشقت
труднощі
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از موقت
تصویر موقت
тимчасовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مشقت
تصویر مشقت
dificuldade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موقت
تصویر موقت
временный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از موقت
تصویر موقت
tymczasowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشقت
تصویر مشقت
trudność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از موقت
تصویر موقت
provisório, temporário
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موقت
تصویر موقت
tijdelijk
دیکشنری فارسی به هلندی