سوی دست چپ، خلاف میمنه. (ناظم الاطباء). سوی چپ. (آنندراج) (منتهی الارب). دست چپ. (مهذب الاسماء) (دهار). خلاف میمنه. (از اقرب الموارد). سمت چپ. سوی دست چپ. یسر. میسره. مقابل میمنه. (یادداشت مؤلف)
سوی دست چپ، خلاف میمنه. (ناظم الاطباء). سوی چپ. (آنندراج) (منتهی الارب). دست چپ. (مهذب الاسماء) (دهار). خلاف میمنه. (از اقرب الموارد). سمت چپ. سوی دست چپ. یسر. میسره. مقابل میمنه. (یادداشت مؤلف)
سبب گنده دهنی. و منه حدیث عمر رضی اﷲ عنه: ایاکم و نومه الغداوه فانها مبخره مجفره مجعره. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). هر چیز که سبب گنده دهنی شود. (ناظم الاطباء)
سبب گنده دهنی. و منه حدیث عمر رضی اﷲ عنه: ایاکم و نومه الغداوه فانها مبخره مجفره مجعره. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). هر چیز که سبب گنده دهنی شود. (ناظم الاطباء)
بخوردان یا مجمره که بخور درآن سوزانند. ج، مباخر. (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد). عودسوز. (آنندراج). بخوردان که در آن کندر و مانند آن میسوزانند. ج، مباخر. (ناظم الاطباء)
بخوردان یا مجمره که بخور درآن سوزانند. ج، مَباخِر. (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد). عودسوز. (آنندراج). بخوردان که در آن کندر و مانند آن میسوزانند. ج، مباخر. (ناظم الاطباء)
حجت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، روشن و پیدا و هویدا. (ناظم الاطباء). روشن و پیدا و منه قوله تعالی:...و جعلنا آیهالنهار مبصره. و قوله تعالی... و آتینا ثمودالناقه مبصره، ای آیه واضحه بینه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از محیطالمحیط) (ناظم الاطباء) ، بیناکننده. منه قوله تعالی: فلما جأتهم آیاتنامبصره، ای تجعلهم بصراء. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
حجت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، روشن و پیدا و هویدا. (ناظم الاطباء). روشن و پیدا و منه قوله تعالی:...و جعلنا آیهالنهار مبصره. و قوله تعالی... و آتینا ثمودالناقه مبصره، ای آیه واضحه بینه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از محیطالمحیط) (ناظم الاطباء) ، بیناکننده. منه قوله تعالی: فلما جأتهم آیاتنامبصره، ای تجعلهم بصراء. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
سوهان، رنده مبشره در فارسی مونث مبشر: مژده یافته به ده تن از پیروان پیامبر اسلام (ص) ده مژده یافته (عشره مبشره) گفته می شود زیرا پیامبر به آنان مژده بهشت داده بودند. مبشره در فارسی مونث مبشر: مژده دهنده مونث مبشر جمع مبشرات. یا عشره مبشره ده مبشره. (ده مژده داده) ده تن بودند از صحابه رسول ص که پیامبر بمدلول آیه قرآن والسابقون الاولون من المهاجرین والانصار والذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم و رضواعنه. آنانرا بشارت به بهشت داد و آنان عبارتند از: ابوبکر عمر عثمان علی ع طلحه زبیر عبدالرحمن بن عوف ابوعبیده جراح سعدبن وقاص: به ده مبشره و ده مقوله عالم به ده حس و به ده ایام ماه عاشورا. (عطار) مونث مبشر جمع مبشرات
سوهان، رنده مبشره در فارسی مونث مبشر: مژده یافته به ده تن از پیروان پیامبر اسلام (ص) ده مژده یافته (عشره مبشره) گفته می شود زیرا پیامبر به آنان مژده بهشت داده بودند. مبشره در فارسی مونث مبشر: مژده دهنده مونث مبشر جمع مبشرات. یا عشره مبشره ده مبشره. (ده مژده داده) ده تن بودند از صحابه رسول ص که پیامبر بمدلول آیه قرآن والسابقون الاولون من المهاجرین والانصار والذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم و رضواعنه. آنانرا بشارت به بهشت داد و آنان عبارتند از: ابوبکر عمر عثمان علی ع طلحه زبیر عبدالرحمن بن عوف ابوعبیده جراح سعدبن وقاص: به ده مبشره و ده مقوله عالم به ده حس و به ده ایام ماه عاشورا. (عطار) مونث مبشر جمع مبشرات
میسره در فارسی (جرانغار در مغولی)، چپگاه ،طرف چپ، جانب چپ میدان جنگ، جناح ایسر، مقابل میمنه، قسمتی از لشکریان که در جانب چپ میدان جنگ جای گیرند مقابل میمنه: (اصحاب مشامه درعرصات حضرت حشرگشته و میمنه بیخبر احزاب شیطان پیرامن جناب سلطان فرو گرفته و میسره غافل، جمع میاسر
میسره در فارسی (جرانغار در مغولی)، چپگاه ،طرف چپ، جانب چپ میدان جنگ، جناح ایسر، مقابل میمنه، قسمتی از لشکریان که در جانب چپ میدان جنگ جای گیرند مقابل میمنه: (اصحاب مشامه درعرصات حضرت حشرگشته و میمنه بیخبر احزاب شیطان پیرامن جناب سلطان فرو گرفته و میسره غافل، جمع میاسر