جدول جو
جدول جو

معنی مبحثر - جستجوی لغت در جدول جو

مبحثر
(مُ بَ ثِ)
شیر منقطع و متحبب گردیده. (از منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد). شیر بریده شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مبحث
تصویر مبحث
موضوع بحث
فرهنگ فارسی عمید
(اِتِ)
پراکنده گردیدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَ)
به معنی بحث است. (منتهی الارب) (آنندراج). بحث. جستجو. جستار. ج، مباحث. (فرهنگ فارسی معین). بحث و کاوش و تفتیش. (ناظم الاطباء). بحث. ج، مباحث. (اقرب الموارد) ، جای بحث. ج، مباحث. (منتهی الارب) (آنندراج). جای بحث و محل بحث. ج، مباحث. جای بحث و تفتیش. (ناظم الاطباء). و رجوع به ’مباحث’ شود، آنچه در مناظره به نفی واثبات در آن توجه کنند. (از تعریفات جرجانی) ، جای تحصیل. (ناظم الاطباء) ، فرشیم. فصل. (ناظم الاطباء). باب و فصل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، رساله و کتاب. (ناظم الاطباء). کتاب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، مباحثه و مناظره و بحث و قضیه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ ثِ)
مبثره. جوش پدیدآرنده: (و هی) (ای البطم) مصدعه للرأس مبثره للفم. (ابن البیطار، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مُ حَ)
آب شور. (آنندراج). نمکین مانند دریا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مبحث
تصویر مبحث
بحث، جستجو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبحث
تصویر مبحث
((مَ حَ))
بحث، گفتگو، جمع مباحث
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبحث
تصویر مبحث
جستار
فرهنگ واژه فارسی سره
بخش، جستار، فصل، فقره، مقوله، موضوع، قضیه
فرهنگ واژه مترادف متضاد