جدول جو
جدول جو

معنی مبحث - جستجوی لغت در جدول جو

مبحث
موضوع بحث
تصویری از مبحث
تصویر مبحث
فرهنگ فارسی عمید
مبحث
(مَ حَ)
به معنی بحث است. (منتهی الارب) (آنندراج). بحث. جستجو. جستار. ج، مباحث. (فرهنگ فارسی معین). بحث و کاوش و تفتیش. (ناظم الاطباء). بحث. ج، مباحث. (اقرب الموارد) ، جای بحث. ج، مباحث. (منتهی الارب) (آنندراج). جای بحث و محل بحث. ج، مباحث. جای بحث و تفتیش. (ناظم الاطباء). و رجوع به ’مباحث’ شود، آنچه در مناظره به نفی واثبات در آن توجه کنند. (از تعریفات جرجانی) ، جای تحصیل. (ناظم الاطباء) ، فرشیم. فصل. (ناظم الاطباء). باب و فصل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، رساله و کتاب. (ناظم الاطباء). کتاب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، مباحثه و مناظره و بحث و قضیه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مبحث
بحث، جستجو
تصویری از مبحث
تصویر مبحث
فرهنگ لغت هوشیار
مبحث
((مَ حَ))
بحث، گفتگو، جمع مباحث
تصویری از مبحث
تصویر مبحث
فرهنگ فارسی معین
مبحث
جستار
تصویری از مبحث
تصویر مبحث
فرهنگ واژه فارسی سره
مبحث
بخش، جستار، فصل، فقره، مقوله، موضوع، قضیه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مبعث
تصویر مبعث
مکان یا زمان بعثت، کنایه از روز بیست و هفتم ماه رجب که روز بعثت پیامبر اسلام است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بحث
تصویر بحث
گفت وگو کردن در مورد امر یا مطلبی برای رسیدن به نتیجه ای خاص، دعوا، بگو مگو، جست وجو، کاوش، پژوهش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مباحث
تصویر مباحث
مبحث ها، موضوعات بحث، جمع واژۀ مبحث
فرهنگ فارسی عمید
(مُ حَ)
آب شور. (آنندراج). نمکین مانند دریا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ بَحْ حِ)
کاونده و تفتیش کننده: پادشاه اسلام خلداﷲ سلطانه از غایت علوهمت همواره متبحث انواع علوم و متفحص فنون حکایات است. (جامعالتواریخ رشیدی). و رجوع به تبحث شود
لغت نامه دهخدا
(مُ بَ ثِ)
شیر منقطع و متحبب گردیده. (از منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد). شیر بریده شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ حِ)
جمع واژۀ مبحث و فارسیان بمعنی بحث استعمال کنند. (آنندراج). جمع واژۀ مبحث. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) :
مباحثی که در آن حلقۀ جنون میرفت
ورای مدرسه و قیل و قال مسئله بود.
حافظ (از آنندراج).
، مباحث البقر، زمین بی آب و گیاه یا جای غیرمعلوم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال: ترکته مباحث البقر،ای بحیث لایدری این هو. (منتهی الارب) ، یعنی گذاشتم او را در جائی که نمیداند کجاست. (ناظم الاطباء). و رجوع به مبحث شود
لغت نامه دهخدا
(مُ حِ)
بحث کننده. (ناظم الاطباء). بحث کننده. ج، مباحثین
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
کاویدن و تفتیش کردن از چیزی. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مکان بعثت و زمان بعثت، روز بیست و هفتم رجب که در آنروز حضرت رسول اکرم (ص) به نبوت از طرف خدا مبعوث شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بحث
تصویر بحث
باز پرسی کردن، تفتیش، کاوش، شدت طلب، تفحص، کافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباحث
تصویر مباحث
جمع مبحث، موضوعات مورد بحث بحث کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبعث
تصویر مبعث
((مَ عَ))
مکان بعثت، زمان بعثت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مباحث
تصویر مباحث
((مَ حِ))
جمع مبحث
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بحث
تصویر بحث
((بَ))
مذاکره، گفتگو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بحث
تصویر بحث
جستار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مباحث
تصویر مباحث
گفتگوها
فرهنگ واژه فارسی سره
روز بعثت، عید بعثت، بیست وهفتم رجب، مکان بعثت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گفتگوها، مبحث ها، مقولات، مقوله ها، موضوعات، جستارها، فصول، بخش ها
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بحث
تصویر بحث
Argument
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بحث
تصویر بحث
argument
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بحث
تصویر بحث
аргумент
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بحث
تصویر بحث
Argument
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بحث
تصویر بحث
аргумент
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بحث
تصویر بحث
argument
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بحث
تصویر بحث
争论
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بحث
تصویر بحث
argumento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بحث
تصویر بحث
argomento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بحث
تصویر بحث
argumento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی