جدول جو
جدول جو

معنی مبالطه - جستجوی لغت در جدول جو

مبالطه
(سَ عَ)
عیب کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ترک کردن کسی را و از او گریختن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد) ، کوشش کردن در شناوری. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، به شمشیر زدن یکدیگر را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مجادله. (تاج المصادربیهقی) ، فرود آمدن کسی را در جنگ. (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مغالطه
تصویر مغالطه
یکدیگر را به غلط انداختن، دلیل سست و غلط آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
اغراق، در ادبیات در فن بدیع افراط و زیاده روی در مدح کسی یا چیزی تا جایی که محال به نظر نیاید و اگر محال به نظر آید آن را غلو گویند، در امری کوشش کردن، در کاری کوشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مباسطه
تصویر مباسطه
رفتار بدون رودربایستی و همراه با جسارت
صمیمیت، گشاده رویی، گشاده رو بودن، خوش رویی، خوش رو بودن، هشاشت، روتازگی، تبذّل، انبساط، ابرو فراخی، طلاقت، تحتّم، مباسطت، بشر، بشاشت، تازه رویی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبالهه
تصویر مبالهه
گولی بی خردی نادانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
در فارسی: مبالغه و مبالغت: کوش، گزافکاری گزافگویی مکیس مکاس بسیار کوشیدن، زیاده روی کردن، کوشش بسیار، زیاده روی: ... اگر وصف آن چنانچه راویان از دیده باز میگویند نوشته شود البته بر مبالغه و اغراق محمول افتد، صفات نیک و بد شخص یا شی را بطریقی بیان کردن که مستبعد یا محال نماید توضیح مبالغه (بمعنی اعم) بر سه نوع است: الف - تبلیغ یا مبالغه بمعنی اخص. ب - اغراق. ج - غلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبالده
تصویر مبالده
یکدیگر را زدن زد و خورد
فرهنگ لغت هوشیار
در فارسی: مبالا و مبالات: باک داشتن، اندیشیدن در اندیشه داشتن، ورزیدن کوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
در فارسی: مباسطه و مباسطت: فراخی ورزیدن دوستی گشاده رویی گشاده رویی کردن، گشاده رویی
فرهنگ لغت هوشیار
مخالطت و مخالطه در فارسی آمیزش، آزار، گای گادن آمیزش کردن با کسی معاشرت کردن، مباشرت کردن با زن آرمیدن، آمیزش: مرا در عهد جوانی با جوانی اتفاق مخلطت بود و صدق مودت، آرمش جماع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغالطه
تصویر مغالطه
با همدیگر مغلطه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
((مُ لِ غَ یا غ))
بسیار کوشیدن، زیاده روی کردن، مبالغت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مغالطه
تصویر مغالطه
((مُ لِ طِ))
یکدیگر را به غلط انداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
مبالغةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
Overstatement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
exagération
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
exagero
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
과장
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
অতিরঞ্জন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
مبالغہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
การพูดเกินจริง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
chumvi kupita kiasi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
誇張
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
夸张
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
הַגְזָמָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
pernyataan berlebihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
Übertreibung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
अतिशयोक्ति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
esagerazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
exageración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
overdrijving
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
перебільшення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
przesada
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مبالغه
تصویر مبالغه
преувеличение
دیکشنری فارسی به روسی