جدول جو
جدول جو

معنی مبادله - جستجوی لغت در جدول جو

مبادله
با کسی چیزی بدل کردن، چیزی عوض چیز دیگر گرفتن
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
فرهنگ فارسی عمید
مبادله
(مُ دَ / دِ لَ / لِ)
معاوضه. (ناظم الاطباء). مقابضه. معاوضه. قبض. مقابله. تاخت زدن. پایاپای. تهاتر. سودا. مغایره. غیار. تاخت. بدل کردن چیزی به دیگری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). چیزی را با چیز دیگری بدل کردن. شیئی را بجای چیز دیگری گرفتن معاوضه. ج، مبادلات، (اصطلاح بانکی) تبدیل وجه کشوری با وجه رایج کشور دیگر، ج، مبادلات. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به مبادله شود
لغت نامه دهخدا
مبادله
(سُ نَ)
معاوضه کردن. (منتهی الارب) (آنندراج). با یکدیگر بدل کردن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). بادله مبادلهو بدالاً، داد آن را مثل آنچه از وی گرفته بود و بادلته مبادله، گرفتم آن را به جای وی. (ناظم الاطباء).
- مبادله الرأسین، نزد بعضی بلغاء آن است که دو لفظ متجانس در کلام آرند که در اول حروف مختلف باشند. چون سلام و کلام و سلامت و ملامت و این از مخترعات... امیرخسرو دهلوی است. (کشاف اصطلاحات الفنون، ج 1 ص 146)
لغت نامه دهخدا
مبادله
معاوضه، تاخت زدن پایاپای
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
فرهنگ لغت هوشیار
مبادله
((مُ دِ لِ یا لَ))
دو چیز را با هم عوض کردن
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
فرهنگ فارسی معین
مبادله
داد و ستد، هم گهولی، گهولش
تصویری از مبادله
تصویر مبادله
فرهنگ واژه فارسی سره
مبادله
تبادل، تبدل، تبدیل، تعویض، معاوضه، تعاطی، دادوستد، معامله
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معادله
تصویر معادله
برابر کردن، هم وزن کردن دو چیز، اندازه گرفتن میان دو چیز، هم چندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مباهله
تصویر مباهله
لعن و نفرین کردن به یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
نزاع و خصومت کردن، با هم جدال کردن، ستیزه، دشمنی، سورۀ پنجاه و هشتم قرآن کریم دارای بیست و دو آیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مباداه
تصویر مباداه
مبادات در فارسی: آشکار کردن نمایاندن، کین نمایی آشکار کردن دشمنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
پیکار سخت کردن با یکدیگر، خصومت، جدال، کشمکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباعله
تصویر مباعله
زنا شویی، گای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبالده
تصویر مبالده
یکدیگر را زدن زد و خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباهله
تصویر مباهله
همدیگر را نفرین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباسله
تصویر مباسله
مباسله در فارسی: تاخت و تاز تاختن حمله کردن در جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
مبادرت در فارسی: یازش، شتاب شتابی کردن، دلیری کردن، پیشی پیشی گرفتن پیشی گرفتن سبقت گرفتن، شتاب کردن تعجیل نمودن، اقدام بامری کردن، پیشی سبقت: ... پادشاهی را بمکان او مفاخرت است و دولت را بخدمت او مباردت، تعجیل شتاب، اقدام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبادهه
تصویر مبادهه
فرو گرفتن ناگاه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معادله
تصویر معادله
برابری، هم سنگی، توازن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
((مُ دِ لِ))
خصومت، جدال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مباهله
تصویر مباهله
((مُ هَ لِ))
بر یکدیگر لعنت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معادله
تصویر معادله
((مُ دَ لَ یا دِ لِ))
هم وزن کردن دو چیز، برابر کردن، برابری، هموزنی، در ریاضی دو عبارت جبری که به ازاء مقادیر معین صحیح باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معادله
تصویر معادله
هم چندی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
Contention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معادله
تصویر معادله
Equation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contenda
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معادله
تصویر معادله
equação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معادله
تصویر معادله
Gleichung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
Auseinandersetzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معادله
تصویر معادله
równanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
kontrowersja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
спор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معادله
تصویر معادله
уравнение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معادله
تصویر معادله
рівняння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
суперечка
دیکشنری فارسی به اوکراینی