جدول جو
جدول جو

معنی مایع - جستجوی لغت در جدول جو

مایع
آبگون
تصویری از مایع
تصویر مایع
فرهنگ واژه فارسی سره
مایع
هر چیز روان مثل آب و سرکه که بر روی زمین جاری شود، جسمی که روان باشد، آبکی، سیال
فرهنگ لغت هوشیار
مایع
((یِ))
هر جسم روان مثل آب
تصویری از مایع
تصویر مایع
فرهنگ فارسی معین
مایع
از حالت های سه گانۀ ماده که در آن شکل ماده از شکل ظرف خود تبعیت می کند، آبگونه
فرهنگ فارسی عمید
مایع
Liquid
تصویری از مایع
تصویر مایع
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مایع
líquido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مایع
płynny
دیکشنری فارسی به لهستانی
مایع
жидкий
دیکشنری فارسی به روسی
مایع
рідкий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مایع
vloeibaar
دیکشنری فارسی به هلندی
مایع
flüssig
دیکشنری فارسی به آلمانی
مایع
líquido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مایع
liquide
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مایع
liquido
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مایع
तरल
دیکشنری فارسی به هندی
مایع
তরল
دیکشنری فارسی به بنگالی
مایع
cair
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مایع
sıvı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مایع
액체의
دیکشنری فارسی به کره ای
مایع
kioevu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مایع
液体的
دیکشنری فارسی به چینی
مایع
液体の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مایع
נִזְלֵף
دیکشنری فارسی به عبری
مایع
ของเหลว
دیکشنری فارسی به تایلندی
مایع
سائلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
مایع
مائع
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مایعه
تصویر مایعه
در تازی مائعه مونث مائع آبگونه مونث مایع جمع مایعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمایع
تصویر جمایع
جمع جمیعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایا
تصویر مایا
(دخترانه)
در اساطیر یونان مادر هرمس، در اساطیر روم الهه بهار و حاصلخیزی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مانع
تصویر مانع
بازدارنده، گیر، راهبند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مایه
تصویر مایه
ماده، باعث، موجب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بایع
تصویر بایع
فروشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذایع
تصویر ذایع
آشکار، شایع، پیدا، ظاهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطیع
تصویر مطیع
فرمانبردار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رایع
تصویر رایع
بالنده نمو کننده، رسا: نظم رایع، شگفتی آور، زیبا
فرهنگ لغت هوشیار