جدول جو
جدول جو

معنی مایاک - جستجوی لغت در جدول جو

مایاک
از قبایل ساکن در کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مایا
تصویر مایا
(دخترانه)
در اساطیر یونان مادر هرمس، در اساطیر روم الهه بهار و حاصلخیزی
فرهنگ نامهای ایرانی
جمع واژۀ ما یعنی ماها، (ناظم الاطباء) :
ورکسی گوید مایان همه سنجر نامیم
گویمش نی نی رو ’منکم اولی الامر’ بخوان،
انوری (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)،
تمام پهلوانان زبورشاه گفتند ای پادشاه مایان منت داریم و فرمانبرداریم، (قندیه ص 24، از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان سردرود است که در بخش اسکوی شهرستان تبریز واقع است و 1936 تن سکنه دارد، در دو محل بفاصله 2 هزار گز به نام مایان بالا و مایان پایین مشهور است و مایان بالا 528 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان قاقازان است که در بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع است و 361 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی از دهستان حومه است که در بخش مرکزی شهرستان دامغان واقع است و 950 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
مخفف ماناکه، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، پنداری که، گویی که:
آن رنگ سیاه لاله، ماناک
اندر دل مشتری است کیوان،
خاقانی،
روز روشن ندیده ام، ماناک
همه عمرم به چشم درد گذشت،
خاقانی،
زلف تو سیه چراست ماناک
بسیار در آفتاب گشته،
امیرخسرو (از آنندراج)،
و رجوع به مانا شود
لغت نامه دهخدا
کرسی کانتن ’تارن’ از ارندیسمان ’البی’ در ساحل تارن، دارای 7000 تن سکنه و راه آهن و شرابهای سفید است، موطن دم وست میباشد
لغت نامه دهخدا
نوعی پارچه:
سقرلاط و بزمات و آن بنات
چو ماشاک و تفتیک و عین ثبات،
نظام قاری (دیوان ص 186)،
و رجوع به ماشاد و ماشا شود
لغت نامه دهخدا
(ای یا کِ)
اسم مبهم یا ضمیر منصوب برای خطاب به مؤنث. (ناظم الاطباء). رجوع به ایا شود، بسیارگیاه گردیدن زمین، درخشیدن آتش و زبانه زدن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ای یا کَ)
ضمیر منفصل منصوب مفرد مذکر مخاطب به معنی ترا. اسم مبهم یا ضمیر منصوب مذکر ترا. (ناظم الاطباء) : ایاک نعبد و ایاک نستعین. (قرآن 4/1). و رجوع به ایا شود، گیاه رویانیدن زمین، آمیخته علف گردیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) : اوبشت الارض، اختلط نباتها. (المنجد) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
جمع ما، ماها: تمام پهلوانان زبور شاه گفتند: ای پادشاه، مایان منت داریم و فرمان برداریم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاک
تصویر ایاک
ترا
فرهنگ لغت هوشیار
از روستاهای علی آباد کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در نزدیکی روستای آسن کرو نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی