جدول جو
جدول جو

معنی ماکزیمین - جستجوی لغت در جدول جو

ماکزیمین
(میَ)
وی در پانونی متولد شد. (250-310م.) و از سال 278 تا 305م. و نیز از 306 تا310 امپراتور روم بود و با دیوکلسین مشترکاً فرمانروایی می کرد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماکزیمم
تصویر ماکزیمم
بیشترین مقدار ممکن
فرهنگ فارسی عمید
(لیَ)
یا ’ماکس دو باد’ شاهزاده و سیاستمدار آلمانی (1867-1929م.) وی وارث تاج سرزمین ’باد’ بود و بوسیلۀ گیوم دوم در سوم اکتبر 1918 به مقام صدارت عظمی رسید ولی چون در همین سال ’ابرت’ بعنوان اولین رئیس جمهوری آلمان برگزیده شد، از مقام خود کناره گیری کرد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
بالاترین حد ممکن. حداکثر. بیشینه. مقابل مینیموم و حداقل و کمینه. (فرهنگ فارسی معین) ، (اصطلاح ریاضی) هرگاه در یک فاصله معینی تابع بطور پیوسته صعود و سپس نزول کند، بزرگتر مقداری را که در این تغییرات می یابد ماکزیموم آن تابع گویند. تابع ممکن است چند ماکزیموم داشته باشد و بزرگترین مقدار آن را در این تغییرات ماکزیموم مطلق گویند. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
از سال 383 تا 388م، امپراتور روم بود و بر سرزمین گل و اسپانی حکومت راند و در سال 388 مغلوب تئودوز اول گردید و بدست او کشته شد، (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماکزیموم
تصویر ماکزیموم
بالاترین حد ممکن، حداکثر، بیشترین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملک یمین
تصویر ملک یمین
برده کنیز زر خرید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماکزیمم
تصویر ماکزیمم
فرانسوی بیشینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماکزیموم
تصویر ماکزیموم
((مُ))
ماکزیمم، حداکثر، بیشترین حد، بزرگترین مقدار در مجموعه ای از مقادیر، بیشینه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
بیشینه، حداکثر
متضاد: می نیمم، حداقل
فرهنگ واژه مترادف متضاد