جدول جو
جدول جو

معنی ماکثه - جستجوی لغت در جدول جو

ماکثه(کِ ثَ)
مؤنث ماکث. (ناظم الاطباء). و رجوع به ماکث شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کِ دَ)
مؤنث ماکد. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ناقۀ بسیارشیر و ناقه ای که شیر وی کم نشود. (منتهی الارب). ناقۀ بسیارشیر. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، رکیه ماکده، چاه که آبش بر یک قرار باشد و کم نشود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
درنگ و انتظارکننده. (آنندراج). مکث نماینده و درنگ کننده و انتظارکشنده. ج، ماکثون. (ناظم الاطباء). درنگ و اقامت کننده. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
شیری غلیظ و مقوی که پس از زاییدن گاو دوشیده شود
فرهنگ گویش مازندرانی