جدول جو
جدول جو

معنی مانیپور - جستجوی لغت در جدول جو

مانیپور
سرزمینی است در مشرق هند که 780 هزار تن سکنه دارد و مرکز آن امفال است که یکی از مراکز بازرگانی است (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مانیوک
تصویر مانیوک
(دخترانه)
نام گیاهی با ریشه های ضخیم و دارای نشاسته بسیار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
آراستن ناخن های دست
فرهنگ فارسی عمید
تمرین عملیات جنگی برای آماده سازی نیروها و نمایش میزان توانایی آنان، رزمایش، به کارگیری ترفندهای زیرکانه برای انجام رساندن کاری، کنایه از خودنمایی کردن
فرهنگ فارسی عمید
(نُوْرْ)
طریقۀ تنظیم عمل یک دستگاه. (فرهنگ فارسی معین) ، (اصطلاح نظامی) فن رهبری دسته های نظامی در یک منطقه و آن عبارت از این است که در حدود مأموریت محوله کلیۀ وسایل خود رابه روی دشمن تمرکز دهند، حتی الامکان از روی غافلگیری دشمن و تأمین قوای خودی. (فرهنگ فارسی معین) ، تمرین عملیات نظامی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
به معنی مفلوک و پریشان حال و اصل این لغت منده پور بوده است، یعنی صاحب اولاد بسیار و چون فقیر کثیرالاولاد همیشه غمناک و پریشان خاطر است این معنی اصل لغت گردیده. (انجمن آرا) (آنندراج). رجوع به مندبور شود
لغت نامه دهخدا
نام طبیبی یونانی، (از الفهرست ابن الندیم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
نام عده ای از پادشاهان دانمارک و نروژ که مشهورترین آنان مانیوس هفتم اریکسون (1316-1374م،) است که از سال 1319 تا سال 1343 در نروژ و از سال 1319 تا سال 1365 در سوئد پادشاه بود و اتحاد دو شبه جزیره سوئد و نروژ را تحقق بخشید، (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(یُ)
گیاهی است از تیره فرفیونیان و دارای ریشه های ضخیم و با نشاستۀ بسیار است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 239-241). گیاهی است از تیره فرفیونیان که دارای گونه هایی بصورت گیاهان علفی برافراشته و برخی گونه های درختچه ای و نیز بعضی گونه های درختی است. برگهایش منفرد و یا مرکب پنجه ای است. در حدود 80 گونه از این گیاه شناخته شده که اکثر متعلق به کشورهای برزیل و پرو می باشند. از گونه های مختلف این گیاه کائوچوک استخراج می کنند و ریشه های غده ای شکل آن به مصرف تغذیه می رسد. منهوت. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(رامْ)
نام قصبه و مرکز حکومت است در سرزمین بنگاله از ایالت اوریسا و در 71هزارگزی رود خانه گنگ واقع شده است. این قصبه دارای بناهای معظمی مخصوص راجه میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام بخش بزرگی در بنگاله و استان اوریسا که مرکزش نیز بنام رانپور نامیده می شود. مساحت این بخش 527میلیون گز مربع است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است در سرزمین گجرات شهرستان احمدآباد هندوستان واقع در 118هزارگزی جنوب باختری احمدآباد. این قصبه دارای قلعه ای معروف و نیز راه آهن میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
ناحیه ای است به هندوستان بخطۀ پنجاب در سرخط آهن کراچی به مولتان، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2020)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
شهریست بهندوستان پایتخت ولایتی بهمین نام از اقلیم اجمیر قدیم. موقع آن بمسافت 380 هزارگزی جنوب غربی اجمیر است. (ضمیمۀ معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
از بلاد بلوچستان و از توابع کرمان است، از اقلیم دوم، هوایش گرم و آبش ملایم و مردمش حنفی مذهب، (بستان السیاحه ص 161)، و رجوع به بمپور و بن فهل شود
لغت نامه دهخدا
(رُ)
شهری در یوگسلاوی که بر کنار رود ’دراو’ واقع است و 91000 تن سکنه و صنایع ماشین سازی دارد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
طبیبی ازشاگردان بقراط بوده است، (از الفهرست ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(خَ گُ)
رجوع به ماهیخوار شود
لغت نامه دهخدا
نام شهر مرکزی ایالت بنارس که از ایالات شمال غربی هندوستان است در 74 هزارگزی از شمال شرقی بنارس در ساحل چپ از رود کنگ و 58855 تن نفوس، یک کاخ بسیار زیباو بناهای آباد پر تکلف دارد، (قاموس الاعلام ترکی)
سامی بیک آرد: یکی از ایالات شمال غربی هندوستان است، مساحت سطحش به 5615 هزار گز مربع و شمارۀ نفوسش 1345570 تن است و از این قرار در هر هزار متر مربع 240 تن زندگی می کنند، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
مواظبت از دست و ناخن ها، نگهداری از دست و ناخن ها، در تداول عامۀ فارسی زبانان به معنی لاک ناخن (زنان) به کار می رود،
- مانیکور کردن، لاک زدن ناخن (زنان)
لغت نامه دهخدا
نام قصبه ای است در سرزمین هندوستان واقع در منطقه خیرپور در 40هزارگزی جنوب باختری شهر خیرپور، که دارای کارخانه های نساجی پارچه های پنبه ای میباشد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است در استان جانسی هندوستان واقع در 58هزارگزی جنوب خاوری جانسی، که مرکز تجارت میباشد، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
نام قصبه ای است در خطۀبهار هندوستان واقع در استان پاتنه، که رانیپور تنگراهی نیز نامیده میشود، (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
فرانسوی دست آرای
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره فرفیونیان که دارای گونه هایی بصورت گیاهان علفی بر افراشته و برخی گونه های درختچه یی و نیز بعضی گونه های درختی است. برگهایش منفرد و یا مرکب پنجه یی است. در حدود 80 گونه از این گیاه شناخته شده که اکثر متعلق به کشورهای برزیل و پرو میباشند. از گونه های مختلف این گیاه کائوچوک استخراج میکنند و ریشه های غده یی شکل آن بمصرف تغذیه میرسد منهوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماینکور
تصویر ماینکور
لاک ناخن (زنان)
فرهنگ لغت هوشیار
یکی او وشت های (وشت رقص) های چهار گانه ترادادی هند یکی از رقصهای چهارگانه کلاسیک هند
فرهنگ لغت هوشیار
طریقه تنظیم عمل یکدستگاه، تمرین عملیات نظامی، حرکت قسمتهای مختلف ارتش برای انجام نقشه های جنگی
فرهنگ لغت هوشیار
((مُ تُ))
دستگاهی در رایانه (کامپیوتر) برای پاییدن و مشاهده فعالیت ها در سیستم پردازشی به منظور تحلیل های بعدی، صفحه نمایش رایانه، نمایش گر، (در مخابرات) شخص یا سیستم ناظر بر محیط یا صحنه یا دستگاه، پایش گر (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
لاک ناخن، مرتب کردن ناخن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانور
تصویر مانور
((نُ وْ))
اجرای عملیات جنگی به طور نمایشی و تمرینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانیتور
تصویر مانیتور
نمارویه
فرهنگ واژه فارسی سره
لاک ناخن زدن، ناخن پیرایی کردن، ناخن آرایی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
صفحه نمایش کامپیوتر، مونیتور، تصویرنما (رایانه، تلویزیون و) ، صفحه تصویر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آزمایش، تمرین عملیات نظامی، مشق، رزمایش، ترفند، شگرد، حرکات (زیرکی)
فرهنگ واژه مترادف متضاد