جدول جو
جدول جو

معنی مامالو - جستجوی لغت در جدول جو

مامالو
دهی از دهستان سیاه رود است که در بخش افجۀ شهرستان تهران واقع است و 147 تن سکنه دارد که از طایفۀ سوری هداوند هستند و تابستان به ییلاق لار می روند، مامالو در دو قسمت رودخانه واقع است و به نام ’این دست’ و ’آن دست’ معروف است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی از دهستان حومه بخش شاهین دژ است که در شهرستان مراغه واقع است و 423 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماماچه
تصویر ماماچه
ماما، زنی که هنگام زاییدن زن آبستن بچۀ او را می گیرد و زائو را پرستاری می کند، ماماچه، مام ناف، بازاج، پازاچ، پیش نشین، قابله، مادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرمالو
تصویر خرمالو
میوه ای شبیه گوجه فرنگی، با پوست سرخ رنگ و طعم گس که پس از رسیدن شیرین می شود، درخت این میوه با برگ هایی درشت
فرهنگ فارسی عمید
دهی از دشت طالش است که در بخش بانۀ شهرستان سقز واقع است و 108 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
از فرانسوی تو دل برو لوند چیز خوب و قشنگ و دوست داشتنی، شخص خوش جنس و بزرگوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامالوف
تصویر نامالوف
خوناپذیر آنچه بدان انس والفت نگرفته باشند مقابل مالوف
فرهنگ لغت هوشیار
مادر: گفت: ماما، درست شد دستم چون گل از دست دیگران رستم. (هفت پیکر. چا. استانبول 157 چا. ارمغان 189)، کسی که زن حامله را در وضع حمل یاری کند وبچه او را بگیرد قابله
فرهنگ لغت هوشیار
مادر: گفت: ماما، درست شد دستم چون گل از دست دیگران رستم. (هفت پیکر. چا. استانبول 157 چا. ارمغان 189)، کسی که زن حامله را در وضع حمل یاری کند وبچه او را بگیرد قابله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماماگی
تصویر ماماگی
قابلگی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی مند ماهی (مند عنبر) پستاندار یست عظیم و دریازی از راسته قطاس ها (آب بازان) که گوشتخوار است. شکل ظاهری این پستاندار عظیم الجثه بشکل بال (بالن) است که آن نیز از پستانداران این راسته میباشد. بطور کلی میتوانیم بگوییم که شکل ظاهری کلیه پستانداران این راسته بشکل ماهی است. این پستاندار در همه اقیانوسها مشاهده میشود. طول بدن حیوان به بیست متر میرسد. 3، 1 از طول بدن حیوان سر حیوان را تشکیل میدهد و دهان جانور نسبه بزرگ و در سطح شکمی سر قرار دارد و دارای شکاف دهانی افقی است. دندانها فقط در فک تحتانی واقعند. شکل جمجمه بصندوق مربع مستطیل شکلی شبیه است که دارای مقاومت و نیروی بسیار زیاد در سمت جبهه میاشد. این حیوان میتواند با حمله و ضربات پیشانی قایقها و کشتیهای کوچک را باسانی غرق کند. تعداد دندانهای وی بین 40 تا 50 عدد است که مخروطی شکلند و در فرو رفتگیهای فک بالا در موقع بستن دهان واقع میشوند (در فک بالا دندان موجود نیست)، اندامهای جلوی تبدیل بباله های شنای کوتاهی شده اند. باله شنای دمی دو قسمتی و کاملا قوی است. حس بینایی وی قوی و حس شنواییش متوسط است. از مدار 60 درجه ببالا ندره در دریاها دیده میشود و بنابراین در دریاهای قطبی کم است و بیشتر در دریاهای گرم و معتدل زندگی میکند. حرکتش در آب کاملا سریع است و در موقع شنا سرش را از آب خارج نگاه میدارد. در حدود 20 تا 25 دقیقه بدون تنفس میتواند زیر آب بماند. این جانور از نرم تنان تغذیه میکند و مخصوصا به ماهی مرکب که یکی از سر پاییان است علاقمند میباشد. ماده مترشح سیاه رنگی از ماهیان مرکب که مورد تغذیه این جانور واقع میشوند در دستگاه گوارش وی تبدیل بماده بسیار خوشبویی میگردد که بنام عنبر خوانده میشود و چون این ماده بشکل مدفوع منجمد شده خاکستری رنگی از حیوان دفع میشود در سواحلی که جانور مذکور وجود دارد عنبرها را جمع آوری و به عطر سازان میفروشند و بعلاوه در موقع شکار این حیوان از داخل روده هایش مقادیر زیادی (در حدود چند کیلو) عنبر بدست میاورند ماهی عنبر. توضیح عنبر حاصل از کاشالو را چون خاکستری رنگ است بنام عنبر خاکستری نامند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مامایی
تصویر مامایی
ماما بودن قابلگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
صاحب پشم بسیار دارای موهای زیاد در صورت و بدن
فرهنگ لغت هوشیار
میوه ایست قرمز رنگ که مزه شیرینی دارد درختی است جزو تیره های نزدیک به تیره زیتونیان که میوه اش شبیه گوجه فرنگی و دارای پوست سرخ و نازک است. طعم آن در آغازگس است و بعد شیرین میشود، میوه درخت مذکور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خامالا
تصویر خامالا
یونانی بژ مهره (حرباء)، مازریون از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاقالو
تصویر چاقالو
گوشتالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادالو
تصویر بادالو
متورم ورم کرده باد کرده پف کرده: چشمهای باد آلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مامانی
تصویر مامانی
((ص نسب))
هر چیز خوب و قشنگ و دوست داشتنی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماماچه
تصویر ماماچه
((چِ))
قابله
فرهنگ فارسی معین
اولین مدفوعی که از شکم نوزاد بیرون می آید و رنگ آن سیاه و قهوه ای تیره است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
دارای موهای زیاد در صورت و بدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مامایی
تصویر مامایی
ماما بودن، قابلگی
فرهنگ فارسی معین
((خُ))
درختی است جزو تیره های نزدیک به تیره زیتونیان دارای برگ های درشت و میوه ای با پوست نازک و نارنجی رنگ، طعم آن در ابتدا گس و پس از رسیدن شیرین می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخمالو
تصویر اخمالو
اخمو، همیشه اوقات تلخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
Furry, Hairy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
poilu
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
пушистый , волосатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
pelzig, behaart
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
пухнастий , волохатий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
włochaty, owłosiony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
毛茸茸的 , 多毛的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
peludo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
peloso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
peludo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
harig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
ขนปุกปุย , ขนดก
دیکشنری فارسی به تایلندی