دولت و ثروت و غنا، (ناظم الاطباء)، ثروتمندی، توانگری: سلطان عرب به کامکاری قارون عجم به مالداری، نظامی، ، داشتن استر و خر و مانند آن بیشتر برای کرایه دادن، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، دارای چارپایان بودن، تربیت گاو و گوسفند و اسب: شغل اهالی کشاورزی و مالداری است، (فرهنگ فارسی معین)
دولت و ثروت و غنا، (ناظم الاطباء)، ثروتمندی، توانگری: سلطان عرب به کامکاری قارون عجم به مالداری، نظامی، ، داشتن استر و خر و مانند آن بیشتر برای کرایه دادن، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، دارای چارپایان بودن، تربیت گاو و گوسفند و اسب: شغل اهالی کشاورزی و مالداری است، (فرهنگ فارسی معین)
لویجی، فیزیک دان ایتالیایی متولد در بلنی (1737- 1798 میلادی)، وی بر اثر مشاهدۀ آزمایشی که یکی از دستیاران او در مورد قورباغه انجام میداد به این حقیقت پی برد که کلیۀ حیوانات مقداری نیروی الکتریستۀ مخصوص در بدن خود ذخیره دارند و او در این مورد امتحانات متعدد کرد و به نتایج رسید و این حقیقت را بصورت اصلی مسلم علمی بیان کرد و قول او پایۀ تحقیقات ولتا درباره سایر مواد طبیعی قرار گرفت و فرضیۀ علمی ولتا درباره حدوث الکتریسته در نتیجۀ اصطکاک فلزات به یکدیگر بیان گردید
لویجی، فیزیک دان ایتالیایی متولد در بُلُنْی ْ (1737- 1798 میلادی)، وی بر اثر مشاهدۀ آزمایشی که یکی از دستیاران او در مورد قورباغه انجام میداد به این حقیقت پی برد که کلیۀ حیوانات مقداری نیروی الکتریستۀ مخصوص در بدن خود ذخیره دارند و او در این مورد امتحانات متعدد کرد و به نتایج رسید و این حقیقت را بصورت اصلی مسلم علمی بیان کرد و قول او پایۀ تحقیقات ولتا درباره سایر مواد طبیعی قرار گرفت و فرضیۀ علمی ولتا درباره حدوث الکتریسته در نتیجۀ اصطکاک فلزات به یکدیگر بیان گردید
اسم طایفه ای از ایلات کرد ایران است که در قشلاق شیخ حیدر، کلدسور دلیور و دباغ، و ییلاق کوههای اطراف کردستان سکنی دارند و شعبه ای از ایل گلباغی هستند، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 59)
اسم طایفه ای از ایلات کرد ایران است که در قشلاق شیخ حیدر، کلدسور دلیور و دباغ، و ییلاق کوههای اطراف کردستان سکنی دارند و شعبه ای از ایل گلباغی هستند، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 59)
لکلرک بصورت الاومالی و اله امل آورده و در تذکرۀ ضریرانطاکی و تحفۀ حکیم بصورت الومالی ضبط شده است. لفظی یونانی و بمعنی عسل منجمد است و آن رطوبتی است شبیه بمیعۀ سائله که از دو ساق درختی بدست آید و بهترین آن براق و صاف و شیرین و غلیظ است، در سیم گرم و در دوم تر، سه اوقیۀ آن با نه اوقیه آب مسهل فضول خام و مرهالصفرا و اخلاط ردیه است، و جهت جرب و قروح ودرد مفاصل نافع میباشد. روغنی که از شاخه های درخت از جوشانیدن آن با روغنها بگیرند طلای آن جهت درد عصب و جرب متقرح و اکتحال آن جهت ظلمت بصر نافع است و آشامندۀ الومالی را سبابت و کسالت بهم میرسد و باید نخوابد و حرکت کند و مصلح آن سکنجبین و میبه است. (ازتحفۀ حکیم مؤمن ص 32). و رجوع به تذکرۀ داود ضریرانطاکی ص 58 و مفردات ابن بیطار ترجمه لکلرک شود
لکلرک بصورت الاومالی و اله امل آورده و در تذکرۀ ضریرانطاکی و تحفۀ حکیم بصورت الومالی ضبط شده است. لفظی یونانی و بمعنی عسل منجمد است و آن رطوبتی است شبیه بمیعۀ سائله که از دو ساق درختی بدست آید و بهترین آن براق و صاف و شیرین و غلیظ است، در سیم گرم و در دوم تر، سه اوقیۀ آن با نه اوقیه آب مسهل فضول خام و مرهالصفرا و اخلاط ردیه است، و جهت جرب و قروح ودرد مفاصل نافع میباشد. روغنی که از شاخه های درخت از جوشانیدن آن با روغنها بگیرند طلای آن جهت درد عصب و جرب متقرح و اکتحال آن جهت ظلمت بصر نافع است و آشامندۀ الومالی را سبابت و کسالت بهم میرسد و باید نخوابد و حرکت کند و مصلح آن سکنجبین و میبه است. (ازتحفۀ حکیم مؤمن ص 32). و رجوع به تذکرۀ داود ضریرانطاکی ص 58 و مفردات ابن بیطار ترجمه لکلرک شود