جدول جو
جدول جو

معنی مالوالی - جستجوی لغت در جدول جو

مالوالی(مالْ)
نوعی از چلپاسه است که آن را سام ابرص می گویند. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). ’مارمولک باغی’ که آن را سام ابرص نیز گویند. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
مالوالی
مارمولک باغی که آنرا سام ابرص نیز گویند
تصویری از مالوالی
تصویر مالوالی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دولت و ثروت و غنا، (ناظم الاطباء)، ثروتمندی، توانگری:
سلطان عرب به کامکاری
قارون عجم به مالداری،
نظامی،
، داشتن استر و خر و مانند آن بیشتر برای کرایه دادن، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، دارای چارپایان بودن، تربیت گاو و گوسفند و اسب: شغل اهالی کشاورزی و مالداری است، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
منسوب است به ماخوان از قرای مرو. (الانساب سمعانی). رجوع به ماخوان شود
لغت نامه دهخدا
لویجی، فیزیک دان ایتالیایی متولد در بلنی (1737- 1798 میلادی)، وی بر اثر مشاهدۀ آزمایشی که یکی از دستیاران او در مورد قورباغه انجام میداد به این حقیقت پی برد که کلیۀ حیوانات مقداری نیروی الکتریستۀ مخصوص در بدن خود ذخیره دارند و او در این مورد امتحانات متعدد کرد و به نتایج رسید و این حقیقت را بصورت اصلی مسلم علمی بیان کرد و قول او پایۀ تحقیقات ولتا درباره سایر مواد طبیعی قرار گرفت و فرضیۀ علمی ولتا درباره حدوث الکتریسته در نتیجۀ اصطکاک فلزات به یکدیگر بیان گردید
لغت نامه دهخدا
(ماهْ)
دخل در یک ماه، ماهیانه و شهریه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
اسم طایفه ای از ایلات کرد ایران است که در قشلاق شیخ حیدر، کلدسور دلیور و دباغ، و ییلاق کوههای اطراف کردستان سکنی دارند و شعبه ای از ایل گلباغی هستند، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 59)
لغت نامه دهخدا
لکلرک بصورت الاومالی و اله امل آورده و در تذکرۀ ضریرانطاکی و تحفۀ حکیم بصورت الومالی ضبط شده است. لفظی یونانی و بمعنی عسل منجمد است و آن رطوبتی است شبیه بمیعۀ سائله که از دو ساق درختی بدست آید و بهترین آن براق و صاف و شیرین و غلیظ است، در سیم گرم و در دوم تر، سه اوقیۀ آن با نه اوقیه آب مسهل فضول خام و مرهالصفرا و اخلاط ردیه است، و جهت جرب و قروح ودرد مفاصل نافع میباشد. روغنی که از شاخه های درخت از جوشانیدن آن با روغنها بگیرند طلای آن جهت درد عصب و جرب متقرح و اکتحال آن جهت ظلمت بصر نافع است و آشامندۀ الومالی را سبابت و کسالت بهم میرسد و باید نخوابد و حرکت کند و مصلح آن سکنجبین و میبه است. (ازتحفۀ حکیم مؤمن ص 32). و رجوع به تذکرۀ داود ضریرانطاکی ص 58 و مفردات ابن بیطار ترجمه لکلرک شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متلالی
تصویر متلالی
روشن. درخشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوالی
تصویر متوالی
پیاپی شونده، متصل، مسلسل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالواسه
تصویر مالواسه
فرانسوی پنیر کیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوالی
تصویر متوالی
پیاپی، پی در پی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
ضريبةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
Fiscal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiskalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
фискальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
фіскальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscaal
دیکشنری فارسی به هلندی
مالیاتی، مالی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
การคลัง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
مالیاتی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
פיסקאלי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
財政の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
财政的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
kifedha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiskalisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiskal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
রাজস্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
राजकोषीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
재정의
دیکشنری فارسی به کره ای