جدول جو
جدول جو

معنی مافروجک - جستجوی لغت در جدول جو

مافروجک
از توابع اسفیورد شوراب ساری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فُ مَ حَلْ لِ)
دهی از دهستان اسنیورد شوراب است که در بخش مرکزی شهرستان ساری واقع است و 560 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(فَرْ رو)
منسوب است به مافروخ که نام بعضی از موالی عجم می باشد و مخفف ’ماه فروخ’ است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(فَرْ رو)
مفضل بن سعد بن الحسین المافروخی الاصفهانی، مؤلف کتاب محاسن اصفهان است. مافروخی نسبت است به مافروخ بن بختیار جدمؤلف. او کتاب محاسن اصفهان را بین سالهای 465 و 485 هجری قمری تألیف کرده و از معاصران الب ارسلان و ملکشاه سلجوقی بوده است. (از مقدمۀ کتاب محاسن اصفهان بقلم سید جلال الدین تهرانی). و رجوع به همین مأخذ ومقدمۀ ترجمه محاسن اصفهان بقلم عباس اقبال شود
لغت نامه دهخدا
(مَءْ)
اصل. (منتهی الارب) (آنندراج). اصل و ریشه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
یکی از دهستانهای بخش سر ولایت شهرستان نیشابور است، از شمال به دهستان سر ولایت واز باختر به دهستان دربقاضی و از جنوب به دهستان معدن و از خاور به کوه بینالود محدود است و چون در دامنۀ شمال باختری کوه بینالود واقع است، هوایی سرد دارد، این دهستان از 49 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و مجموعاً در حدود 8892 تن سکنه دارد، بزرگترین آبادیهای دهستان عبارتند از بقیع که 670 تن وبجنو که 643 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
ده مرکز دهستان سر ولایت است که در بخش سر ولایت شهرستان نیشابور واقع است و 292 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مَ جَ)
مصغر مفلوج. مفلوج خرد. مفلوج حقیر:
از این مفلوجکی زین دود کندی
از این مجهولکی بی دودمانی.
انوری
لغت نامه دهخدا
(مَ)
مالیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سیررنگ هرچه باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). پررنگ و سیررنگ. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شتر شکافته و بریده دوش و کفته پی درون لب پایین. (منتهی الارب) (از آنندراج). شتری که شانۀ وی شکافته و عصب ’استخوان کتف از سوی بازو’ منفک شده باشد. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط) (از معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
شکافته و چاک زده و شکسته. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مفلوجک
تصویر مفلوجک
لسک خرمنجک مفلوج حقیر: (ازین مفلوجکی زین دود کندی ازین مجهولکی بی دودمانی) (انوری. نف. 472)
فرهنگ لغت هوشیار