از کسانی بود که در داروشناسی و طب اطلاعاتی داشت و از تربیت یافتگان گندی شاپور بود. وی از معاصران جبریل بن بختیشوع و پدر یوحنا، طبیب معروف گندی شاپور است. (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 61). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 328 شود
از کسانی بود که در داروشناسی و طب اطلاعاتی داشت و از تربیت یافتگان گندی شاپور بود. وی از معاصران جبریل بن بختیشوع و پدر یوحنا، طبیب معروف گندی شاپور است. (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 61). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 328 شود
نام قصبه و همچنین نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش مرکزی شهرستان فومن است. این دهستان در قسمت جنوب باختری بخش مرکزی فومن واقع است، منطقه ای است کوهستانی و هوای آن سردسیرسالم است. مرکز دهستان قصبه ماسوله است. این دهستان از 30 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 9000 تن سکنه دارد. قرای مهم آن عبارتند از: قصبۀ ماسوله، و قراء مسجدبر، هفتخوانی، سیاه ورود، توسه کله، زید، کیشه در. و بلوک آلیان که از چندین قریۀ کوچک کوهستانی تشکیل می شود جزء دهستان ماسوله است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2). طول آن 30 و عرض آن 12 هزارگز و مرکز آن ماسوله است که 1050 متر از سطح دریاارتفاع دارد. در جنوب ماسوله معدن آهن مهمی است که در قسمت مرتفعی واقع شده و طبقات آن در حدود 9 متر است و از دوره های قدیم استخراج می شده است. (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 274). و رجوع به همین مأخذ شود
نام قصبه و همچنین نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش مرکزی شهرستان فومن است. این دهستان در قسمت جنوب باختری بخش مرکزی فومن واقع است، منطقه ای است کوهستانی و هوای آن سردسیرسالم است. مرکز دهستان قصبه ماسوله است. این دهستان از 30 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 9000 تن سکنه دارد. قرای مهم آن عبارتند از: قصبۀ ماسوله، و قراء مسجدبر، هفتخوانی، سیاه ورود، توسه کله، زید، کیشه در. و بلوک آلیان که از چندین قریۀ کوچک کوهستانی تشکیل می شود جزء دهستان ماسوله است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2). طول آن 30 و عرض آن 12 هزارگز و مرکز آن ماسوله است که 1050 متر از سطح دریاارتفاع دارد. در جنوب ماسوله معدن آهن مهمی است که در قسمت مرتفعی واقع شده و طبقات آن در حدود 9 متر است و از دوره های قدیم استخراج می شده است. (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 274). و رجوع به همین مأخذ شود
ماسوا. جز. بغیر از: کلاله، ماسوای پدر و پسر است. (منتهی الارب). - ماسوی اﷲ، جز خدا. خلق. مخلوق. ممکنات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماسوا شود
ماسوا. جز. بغیر از: کلاله، ماسوای پدر و پسر است. (منتهی الارب). - ماسوی اﷲ، جز خدا. خلق. مخلوق. ممکنات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماسوا شود
نام زنی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دختر غفور از بنات ملوک یمن و زن حاتم طایی. (تاج العروس، ج 9 ص 413) (عیون الاخبار ج 3 ص 129 و حاشیۀ ص 263). و رجوع به تعلیقات دیوان منوچهری ص 344 شود: یار تو خیر و خرمی چون پارسای فاطمی جفت تو جود و مردمی چون جفت حاتم ماویه. منوچهری
نام زنی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دختر غفور از بنات ملوک یمن و زن حاتم طایی. (تاج العروس، ج 9 ص 413) (عیون الاخبار ج 3 ص 129 و حاشیۀ ص 263). و رجوع به تعلیقات دیوان منوچهری ص 344 شود: یار تو خیر و خرمی چون پارسای فاطمی جفت تو جود و مردمی چون جفت حاتم ماویه. منوچهری
دهی است از دهستان پسکوه بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 64 هزارگزی جنوب باختری قاین با 362 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پسکوه بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 64 هزارگزی جنوب باختری قاین با 362 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
کمان منسوب به ماسخه. ج، ماسخیات. (از منتهی الارب) (از آنندراج). کمانی منسوب به ماسخه و ماسخه نام کمان سازی از طایفۀ ازد است، زیرا وی نخستین کسی است که کمان ساخت. ج، ماسخیات. (از اقرب الموارد). کمان ساختۀ نبیشه بن حرث ازدی کمانگر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماسخه شود
کمان منسوب به ماسخه. ج، ماسخیات. (از منتهی الارب) (از آنندراج). کمانی منسوب به ماسخه و ماسخه نام کمان سازی از طایفۀ ازد است، زیرا وی نخستین کسی است که کمان ساخت. ج، ماسخیات. (از اقرب الموارد). کمان ساختۀ نبیشه بن حرث ازدی کمانگر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماسخه شود
قصبۀ مرکز دهستان ماسوله است که در بخش مرکزی شهرستان فومن واقع است. کوهستانی و سردسیر است و در حدود 6000 تن سکنه دارد. آب معدنی گازدار و انواع کانها از قبیل آهن و مس در کوههای ماسوله وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
قصبۀ مرکز دهستان ماسوله است که در بخش مرکزی شهرستان فومن واقع است. کوهستانی و سردسیر است و در حدود 6000 تن سکنه دارد. آب معدنی گازدار و انواع کانها از قبیل آهن و مس در کوههای ماسوله وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
ابن شابورالملک. سبزوار را بنا کرده است و شاپور آن بود که نیشابور بناکرد. و سبزوار در اصل ساسویه آباد بود. و گفته اند پسر این ساسویه یزدخسرو بود که خسروشیرجوین و خسروآباد بیهق و خسروجرد بناکرده است. و در نیشابور حاکم نیشابور در قدیم الایام از فرزندان ایشان بوده است، و هوالحاکم ابوالحسین بن محمد بن محمد بن الحسن بن علی بن السری بن یزدخسروبن ساسویه بن شابورالملک، و له عقب بنیسابور، توفی الحاکم ابوالحسین بنیسابور فی رمضان سنه سبعین و ثلثمائه و هوابن تسعین سنه. (تاریخ بیهق چ احمد بهمنیار ص 43)
ابن شابورالملک. سبزوار را بنا کرده است و شاپور آن بود که نیشابور بناکرد. و سبزوار در اصل ساسویه آباد بود. و گفته اند پسر این ساسویه یزدخسرو بود که خسروشیرجوین و خسروآباد بیهق و خسروجرد بناکرده است. و در نیشابور حاکم نیشابور در قدیم الایام از فرزندان ایشان بوده است، و هوالحاکم ابوالحسین بن محمد بن محمد بن الحسن بن علی بن السری بن یزدخسروبن ساسویه بن شابورالملک، و له عقب بنیسابور، توفی الحاکم ابوالحسین بنیسابور فی رمضان سنه سبعین و ثلثمائه و هوابن تسعین سنه. (تاریخ بیهق چ احمد بهمنیار ص 43)
پرنده ای است مانند فاخته و قمری و او بیشتر در کنارهای طاقچه ها و میان کاسه ها و طبق تخم نهد و بچه برآرد. (برهان) (از ناظم الاطباء). مرغی است مانند قمری که آن را موسیچه گویند. (آنندراج) (فرهنگ رشیدی). در اشتینگاس برابر کلمه ماسوچه، وودپیجن ذکر شده که آن را کبوتر جنگلی ترجمه کرده اند. (فرهنگ فارسی معین) : باز چون دید که ماسوچه سخن خواهد کرد برزدش مدحت صاحب ز دهان اندر حین. مختاری غزنوی (از آنندراج)
پرنده ای است مانند فاخته و قمری و او بیشتر در کنارهای طاقچه ها و میان کاسه ها و طبق تخم نهد و بچه برآرد. (برهان) (از ناظم الاطباء). مرغی است مانند قمری که آن را موسیچه گویند. (آنندراج) (فرهنگ رشیدی). در اشتینگاس برابر کلمه ماسوچه، وودپیجن ذکر شده که آن را کبوتر جنگلی ترجمه کرده اند. (فرهنگ فارسی معین) : باز چون دید که ماسوچه سخن خواهد کرد برزدش مدحت صاحب ز دهان اندر حین. مختاری غزنوی (از آنندراج)
نام شخصی است که از جانب یزدجرد حاکم سیستان و سپهسالار خراسان بود. بعد از آنکه یزدجرد از لشکر اسلام گریخت و به مرو رفت ماهویه با خاقان ترکستان ساخت و کسان خود را فرستاد تا یزدجرد را بقتل رسانیدند. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ جهانگیری) : به شهر مرو اصفهبدی بود نام او ماهویه... (فارسنامۀ ابن البلخی ص 112)
نام شخصی است که از جانب یزدجرد حاکم سیستان و سپهسالار خراسان بود. بعد از آنکه یزدجرد از لشکر اسلام گریخت و به مرو رفت ماهویه با خاقان ترکستان ساخت و کسان خود را فرستاد تا یزدجرد را بقتل رسانیدند. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ جهانگیری) : به شهر مرو اصفهبدی بود نام او ماهویه... (فارسنامۀ ابن البلخی ص 112)
مریدان و اتباع مانی باشند که مصوری است معروف. (آنندراج). پیروان مانی نقاش. (ناظم الاطباء). پیروان مانی و آنان را منانیه نیز گویند. مانویان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مانویه اصحاب مانی پسر فاتک بودند که در زمان شاپور پسر اردشیر دعوی نبوت کرد و سرانجام به فرمان بهرام بن هرمزبن شاپور کشته شد. (از ملل و نحل شهرستانی چ احمد فهمی ج 2 ص 72). فرقه ای از مجوس اصحاب مانی بن قاین نقاش که در زمان شاپوربن اردشیر ظاهر شد بعد از عیسی و او به نبوت عیسی قائل بود اما انکار نبوت موسی کرد و ایشان نور و ظلمت راقدیم خوانند. (نفایس الفنون). و رجوع به مانی شود
مریدان و اتباع مانی باشند که مصوری است معروف. (آنندراج). پیروان مانی نقاش. (ناظم الاطباء). پیروان مانی و آنان را منانیه نیز گویند. مانویان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مانویه اصحاب مانی پسر فاتک بودند که در زمان شاپور پسر اردشیر دعوی نبوت کرد و سرانجام به فرمان بهرام بن هرمزبن شاپور کشته شد. (از ملل و نحل شهرستانی چ احمد فهمی ج 2 ص 72). فرقه ای از مجوس اصحاب مانی بن قاین نقاش که در زمان شاپوربن اردشیر ظاهر شد بعد از عیسی و او به نبوت عیسی قائل بود اما انکار نبوت موسی کرد و ایشان نور و ظلمت راقدیم خوانند. (نفایس الفنون). و رجوع به مانی شود
نی باریک که یک سر آن رادردهان و سر دیگرش را در آب یا شربت گذارند و بمکند، آلتی است در چرخ خیاطی که قرقره کوچک فلزی چرخ خیاطی را در جوف آن و در قسمت زیر سوزن چرخ خیاطی جای دهند و نخ را بوسیله سوزن بیرون آورند، خیاطی، ماکو
نی باریک که یک سر آن رادردهان و سر دیگرش را در آب یا شربت گذارند و بمکند، آلتی است در چرخ خیاطی که قرقره کوچک فلزی چرخ خیاطی را در جوف آن و در قسمت زیر سوزن چرخ خیاطی جای دهند و نخ را بوسیله سوزن بیرون آورند، خیاطی، ماکو