جدول جو
جدول جو

معنی ماساریقا - جستجوی لغت در جدول جو

ماساریقا
روده بند، (از فرهنگ فارسی معین)، بند طویل صفاقی است که رودۀ باریک را به جدار خلفی شکم متصل می کند، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، جگر، کیلوس را از معده و از روده ها می کشد و آلت وی اندر کشیدن کیلوس شاخهای مارسایقاست که از جانب مقعر رسته است و این مارسایقا را باب گویند، (ذخیرۀ خوارزمشاهی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، شعب باب است، (کتاب ثالث قانون ابوعلی سینا چ طهران ص 179، یادداشت ایضاً)، مارسایقا یا روده بند ’مزانتر’ چینی از صفاق است که رودۀ باریک را به جدار خلفی شکم متصل می کند، عرض آن در وسط 15 سانتیمتر ودر دو انتها صفر است، کنار قدامی آن بطول رودۀ باریک یعنی 6 متر است و به رودۀ باریک متصل می باشد و دو ورقۀ آن در ابتدای پوشش روده ها قرار می گیرند، کنار خلفی آن به طول 15 سانتیمتر و در امتداد خطی است که از طرف چپ دومین مهرۀ کمر شروع شده از طرف راست چهارمین قسمت اثنا عشر و جلو سومین قسمت اثنا عشر می گذرد، در اینجا شریان ماساریقی بزرگ وارد آن می شود، (از کالبدشناسی توصیفی تألیف دکتر مستقیمی ص 507)، و رجوع به همین کتاب شود
لغت نامه دهخدا
ماساریقا
یونانی تازی گشته روده بند روده بند. بنگرید به ماساریقا
تصویری از ماساریقا
تصویر ماساریقا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بیماری واگیردار عفونی که از طریق پشۀ آنوفل به انسان منتقل می شود و با تب و لرزهای شدید و متناوب همراه است
فرهنگ فارسی عمید
منسوب به ماساریقا، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به ماساریقا شود
لغت نامه دهخدا
ماساریقا، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و این رگ را که از جانب مقعر جگر رسته است باب گویند و از جانب بیرون جگر هم از این رگ، رگهای دیگر رسته است و آن رگها را به زبان یونانی ماساریقین گویند، (ذخیرۀ خوارزمشاهی، یادداشت ایضاً)، و رجوع به مارساریقا شود
لغت نامه دهخدا
تب لرز، تب لرزه، نوبه، تب آجامی، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، مرضی عفونی که حاملش نوعی میکرب از راستۀ جانوران یک سلولی و جزو هاگ داران است، میکرب این مرض بوسیلۀ نیش پشۀمخصوصی بنام آنوفل که دراماکن باتلاقی و مردابها بفراوانی موجود است وارد خون بدن انسان می شود، میکربهای مالاریا مستقیماً گلبولهای قرمز خون را مورد حمله قرار می دهند و از بین می برند و ایجاد کم خونی شدید در مریض می نمایند، از این رو مالاریا مرضی است خطرناک که باید مبارزۀ مداوم و شدید با پشۀ ناقل میکرب آن بعمل آید، میکرب این مرض موسوم به هماتوزوئر است، چون این ناخوشی در دوران استقرارش به تناوب (یک یا دو سه روز در میان) ایجاد تب و لرز می کند به تب نوبه نیز موسوم است، تب لرز، تب نوبه، تب نوبه ای، نوبه تب لرزه، (فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به تب مالاریا شود
لغت نامه دهخدا
ایتالیایی تب لرز از بیماری ها مرضی عفونی که حاملش نوعی میکرب از راسته جانوران یک سلولی و جزو هاگ داران است. میکرب این مرض بوسیله نیش پشه مخصوصی بنام آنوفل - که در اماکن باتلاقی و مردابها بفراوانی موجود است - وارد خون بدن انسان میشود. میکربهای مالاریا مستقیما گلبولهای قرمز خون را مورد حمله قرار میدهند و از بین میبرند و ایجاد کم خونی شدید در مریض مینمایند. از این رو مالاریا مرضی است خطرناک که باید مبارزه پی گیرو شدید باپشه ناقل میکرب آن بعمل آید. میکرب این مرض موسوم به هماتوزوئر است. چون این ناخوشی در دوران استقرارش به تناوب (یک یا دوسه روز در میان) ایجاد تب و لرز میکند به تب نوبه نیز موسوم است تب لرز تب نوبه تب نوبه یی نوبه تب لرزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساریقی
تصویر مساریقی
از ریشه یونانی روده بندی روده بست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساریق
تصویر مساریق
بنگرید به ماساریقا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالاریا
تصویر مالاریا
تب نوبه، بیماری گرمسیری که بر اثر گزش پشه آنوفل در بدن انسان پدید می آید و با تب و لرز و عرق شدید و متناوب همراه است، تب لرزه
فرهنگ فارسی معین
نوبه، تب لرز، تب لرزه، تب نوبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد