جدول جو
جدول جو

معنی ماریبور - جستجوی لغت در جدول جو

ماریبور(رُ)
شهری در یوگسلاوی که بر کنار رود ’دراو’ واقع است و 91000 تن سکنه و صنایع ماشین سازی دارد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
آراستن ناخن های دست
فرهنگ فارسی عمید
(مَءْ)
خرمابن گشن داده شده. (منتهی الارب) (آنندراج). نخل یا زراعت اصلاح شده. (از اقرب الموارد) ، سوزن خورانیده و منه کلب مأبور، یعنی سگ سوزن خورانیده. (منتهی الارب) (آنندراج). حیوانی که به آن سوزن خورانیده باشند. (ناظم الاطباء). سگی که او را در نان سوزن خورانیده باشند. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
اسم ترکی فودنج است، (فهرست مخزن الادویه)، یارپوز، رجوع به فودنج و پونه شود
لغت نامه دهخدا
(نُ)
مارینی. شاعر ایتالیائی (1569-1625م.) در فرانسه بنام ’کاوالیه مارن’ مشهور است. سبک باارزش او بنام ’مارینیسم’ در قرن هفدهم نفوذ قابل توجهی در ادبیات فرانسه داشته است. او راست ’ادونی’. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(یُ)
فیزیکدان فرانسوی (1620-1684م.) است که درباره قابلیت تراکم گازها مطالعات دقیقی کرده و قانون: ’در دمای ثابت، ظرفیت یک تودۀ گازی به نسبت معکوس فشارش تغییر می کند’ را کشف کرد که به نام خود او مشهور است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
سردار و سیاستمدار روم، (157-86 قبل از میلاد) وی فرزند خانواده ای ساده و بی جاه و جلال بود، او با ’متلوس’، یکی از سران اعیان روم درآویخت و خود را قهرمان مردم جلوه گر ساخت و مردم او را به کنسولی و جانشینی ’متلوس’ و سرداری سپاه آفریقا در جنگ با ’جوگورتا’ برگزیدند، او در سال 105 قبل از میلاد بر پادشاه ’نومیدها’ (جوگورتا) پیروز گردید، و سپس با درهم شکستن توتونها در سال 102 قبل از میلاد و ’سیمبرها’ بر وجهۀ ملی خود افزود ولی دستۀ اعیان به ریاست ’سولا’ که در شرق فاتح شده و موجب دور ساختن ماریوس از روم گردیده بود امتیازاتی بدست آوردند، چون ’سولا’ مجدداً از روم بسوی شرق رفت ماریوس به روم بازگشت و مخالفان خود را بکشت و مجدداً به مقام کنسولی رسید ولی هنوز مجلس نمایندگان را با خود موافق نساخته بود که درگذشت، (از لاروس)، و رجوع به تاریخ روم تألیف آلبرماله ترجمه زیرک زاده صص 50-1601 و اعلام تمدن قدیم فوستل دوکلانژ ترجمه نصراﷲ فلسفی شود
لغت نامه دهخدا
(وُ)
نویسندۀ فرانسوی (1688- 1763 میلادی) او ابتدا به نوشتن آثار جدی آمیخته با کنایات مضحک و نگارش وقایع روزمره توجه داشت و سپس به تآتر و کمدی روی آورد. او در تدوین آثارش بعلت بکار بردن زبانی ساده و ظریف موجد سبکی بنام ’ماریووداژ’ گردید. او راست: غافلگیری عشق. ناپایداری مضاعف. بازی عشق و اتفاق. هبه... او دو کتاب داستان هم دارد که از کارهای عمده اوست و عبارتند از ’زندگی ماریان’ و ’روستائی تازه به دوران رسیده’. او به عضویت فرهنگستان فرانسه نائل گردید. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان جلالوند است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 130 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
دهی از دهستان ’کرچمبو’ است که در بخش ’داران’ شهرستان فریدن واقع است و 535 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
سرزمینی است در مشرق هند که 780 هزار تن سکنه دارد و مرکز آن امفال است که یکی از مراکز بازرگانی است (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
مواظبت از دست و ناخن ها، نگهداری از دست و ناخن ها، در تداول عامۀ فارسی زبانان به معنی لاک ناخن (زنان) به کار می رود،
- مانیکور کردن، لاک زدن ناخن (زنان)
لغت نامه دهخدا
(خَ گُ)
رجوع به ماهیخوار شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
قصبه ای است در جنوب شرقی پروس در ناحیه سیلزی در ولایت ’اویلن’ و در 68هزارگزی جنوب شرقی ’اوپلن’ در ساحل چپ رود خانه ’ادر’ و درکنار راه آهن. و کارخانه های سیگار و شکر و انفیه و کاغذ و تجارت آن معروف است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مار بوآ
تصویر مار بوآ
اژدر مار بر غمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
فرانسوی دست آرای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مارومور
تصویر مارومور
حشرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانیکور
تصویر مانیکور
لاک ناخن، مرتب کردن ناخن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مانیتور
تصویر مانیتور
نمارویه
فرهنگ واژه فارسی سره
صفحه نمایش کامپیوتر، مونیتور، تصویرنما (رایانه، تلویزیون و) ، صفحه تصویر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
لاک ناخن زدن، ناخن پیرایی کردن، ناخن آرایی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گیاه بو مادران که برای رفع دل درد آن را نرم کرده و می خورند
فرهنگ گویش مازندرانی