جدول جو
جدول جو

معنی مارمونتل - جستجوی لغت در جدول جو

مارمونتل
(مُ تِ)
ژان فرانسوا. نویسندۀ فرانسوی (1723-1799 میلادی) و نویسندۀ داستان حماسی ’لزنکا، بلیزر’ و داستانهای ’مورو’ و نمایشنامه ها و کتاب خاطرات است. او به عضویت آکادمی فرانسه نائل آمد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تِ)
معروف به جعفرآباد، ده کوچکی است از دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران که سکنۀ آن 58 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ)
بلغت زند و پازند، خوابیدن. آرام گرفتن. (برهان). آرمیدن. آسودن
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دوک راگوز ومارشال فرانسوی (1774-1852 میلادی) او حاکم ولایت ’ایلیرین’ بود و در پرتقال و لایپزیک جنگ کرد و در حوادث سال 1814 در شمار افراد ممتاز محسوب گردید. پس از آنکه متحدان، پاریس را اشغال کردند بطور محرمانه با آنان در نحوۀ کناره گیری ناپلئون از سلطنت و دیگر امور اجتناب ناپذیر موافقت کرد. او خاطرات خود را بصورت کتابی درآورد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
هورمونی
دیکشنری اردو به فارسی