مارفسا. مارفساینده. مارافسا. مارافسای. مارفسان. که مار را افسون کند: مارفسای ارچه فسونگر بود رنجه شود روزی از مار خویش. ناصرخسرو. تب کرده کژدمی و چو مارش گزیده سخت سستی بدست مارفسای اندر آمده. خاقانی. رجوع به مارافسا شود
مارفسا. مارفساینده. مارافسا. مارافسای. مارفسان. که مار را افسون کند: مارفسای ارچه فسونگر بود رنجه شود روزی از مار خویش. ناصرخسرو. تب کرده کژدمی و چو مارش گزیده سخت سستی بدست مارفسای اندر آمده. خاقانی. رجوع به مارافسا شود
بمعنی مارافسان است. (برهان). مارافسا. (از ناظم الاطباء). معزّم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : زمان کینه ورش هم به زخم کینۀ اوست به زخم مار بود هم زمان مارافسای. عنصری. دو مارافسای عینینش دو ماراستند زلفینش که هم ماراست و مارافسای و هم زهر است و تریاقش. منوچهری. آنکه بی حرز او نیارد گشت گرد سوراخ مار مارافسای. ابوالفرج رونی. ناله دارد ز زخم مار، سلیم مار از آنکس، که مارافسای است. خاقانی. فسونگر مار را نگرفته درمشت گمان بردی که مارافسای را کشت. نظامی. مارافسای گفت دریغا اگر این مار زنده یافتمی. (مرزبان نامه چ اروپا ص 232). بد اوفتند بدان لاجرم که در مثل است که مار دست ندارد ز قتل مارافسای. سعدی. رجوع به مارافسا و مارافسان و مارگیر شود
بمعنی مارافسان است. (برهان). مارافسا. (از ناظم الاطباء). مُعَزِّم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : زمان کینه ورش هم به زخم کینۀ اوست به زخم مار بود هم زمان مارافسای. عنصری. دو مارافسای عینینش دو ماراستند زلفینش که هم ماراست و مارافسای و هم زهر است و تریاقش. منوچهری. آنکه بی حرز او نیارد گشت گرد سوراخ مار مارافسای. ابوالفرج رونی. ناله دارد ز زخم مار، سلیم مار از آنکس، که مارافسای است. خاقانی. فسونگر مار را نگرفته درمشت گمان بردی که مارافسای را کشت. نظامی. مارافسای گفت دریغا اگر این مار زنده یافتمی. (مرزبان نامه چ اروپا ص 232). بد اوفتند بدان لاجرم که در مثل است که مار دست ندارد ز قتل مارافسای. سعدی. رجوع به مارافسا و مارافسان و مارگیر شود
حوا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مارافسای میان او بد و جامی به هر دو دست گرفته. (التفهیم). سیزدهم صورت حوا، ای مارافسای. (التفهیم). رجوع به حواء (صورت فلکی) شود
حوا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مارافسای میان او بد و جامی به هر دو دست گرفته. (التفهیم). سیزدهم صورت حوا، ای مارافسای. (التفهیم). رجوع به حواء (صورت فلکی) شود