صدمین سورۀ قرآن کریم، مکی و دارای ۱۱ آیه، والعادیات مؤنث واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
صدمین سورۀ قرآن کریم، مکی و دارای ۱۱ آیه، والعادیات مؤنثِ واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
باج و خراج، (ناظم الاطباء)، جمع واژۀ مالیه، وجوهی که مأموران دولت برحسب قانون از صاحبان املاک، اراضی، مستغلات و غیره گیرند، باج، خراج، ارتفاع، (از فرهنگ فارسی معین)، سهمی است که بموجب اصل تعاون ملی و بر وفق مقررات هریک از سکنۀ کشور موظف است که از ثروت و درآمد خودبمنظور تأمین هزینه های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور بقدر قدرت و توانایی خود به دولت بدهد، (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی) : محاسبات رعایا و مستأجران و غیره مؤدیان مالیات سرکار مزبور را تنقیح داده مفاصا به مهر خود تسلیم می نماید، (تذکرهالملوک ص 50)، آنچه بجهت نسق زراعات ضرورند از مالیات سرکار بعنوان بذر و مساعده و مؤنت زراعت به رعیت داده، در رفع محصول وجه مساعده و مؤنت را بازیافت نماید، (تذکرهالملوک ص 46)، - مالیات اراضی، مالیاتی که از اراضی زراعتی گرفته می شد وبحسب نوع زراعت فرق می کرد، اسم دیگر آن خراج است، (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات ایلات، رجوع به ترکیب مالیات بر اشخاص شود، - مالیات بده، دهنده مالیات، پردازندۀ مالیات، آنکه مالیات دهد، - مالیات بر ارث، مالیاتی است که بموجب قانون مالیات برارث و طبق تعرفۀ مندرج در همان قانون از ترکه گرفته می شود، (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات بر اشخاص، مالیاتی که بر شخص بعنوان اینکه وجود خارجی دارد (بدون توجه به وضع درآمد او) گرفته می شد، در همین معنی مالیات سرانه، مالیات سرشمار، باج شخصی و جزیه بکار رفته است، مالیات ایلات و مالیات خانواری هم نوعی مالیات بر اشخاص بوده است، (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات بر اموال، مالیات بر مال و درآمد اشخاص است، کسی که مالی و درآمدی ندارد مشمول مقررات مالیات نیست، در مقابل مالیات بر عایدات استعمال می شود، (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات بر درآمد، مالیاتی است که بر عواید اشخاص طبیعی و حقوقی بسته می شود، اصطلاح مالیات بر عایدات هم بهمین معنی است، (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات بر عایدات، رجوع به ترکیب قبل شود، - مالیات بستن، وضع مالیات، - مالیات بگیر، مالیات گیرنده، دولت یاحکومت که از مردم مالیات می گیرد، - مالیات پرداختن، مالیات دادن، رجوع به ترکیب مالیات دادن شود، - مالیات پرداز، آنکه مالیات پردازد، آنکه مشمول پرداختن مالیات باشد، مالیات بده، - مالیات دادن، مالیات پرداختن، ادا کردن مالیات، تأدیۀ مالیات، - مالیات سرانه، رجوع به ترکیب ’مالیات بر اشخاص’ شود، - مالیات غیرمستقیم، مالیاتی است که مالیات دهنده بطور غیرمستقیم می پردازد، مانند حقوق گمرکی و مالیات قند و شکر و بنزین که بر قیمت اجناس افزوده می گردد و مالیات در ضمن خرید جنس پرداخته می شود، (فرهنگ فارسی معین)، مالیاتی که از اموال مصرفی بمناسبت عملی ازقبیل تولید و توزیع و صدور و ورود گرفته می شود ... در حقیقت تکلیف پرداخت آن، بطور مستقیم متوجه مصرف کننده است، (از ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات گرفتن، اخذ مالیات، جمعآوری مالیات، - مالیات مستقیم، مالیاتی که مستقیماً از مالیات دهنده گرفته می شود، مانند مالیات املاک مزروعی، اراضی بایر، مستغلات و مالیات بر درآمد، (فرهنگ فارسی معین)، - امثال: مالیات دولت نباید زمین بماند، نظیر: سوخت رابود کردن، قاعده ای بوده نزد قدمای امنای مالیۀ ایران که برحسب آن مجبور بوده اند مالیاتی را که بواسطۀاز میان رفتن صنف یا شیئی بی محل می مانده بر صنف یا چیزی دیگر مزید کنند، (امثال و حکم ج 3 ص 1392 و ج 2 ص 994)
باج و خراج، (ناظم الاطباء)، جَمعِ واژۀ مالیه، وجوهی که مأموران دولت برحسب قانون از صاحبان املاک، اراضی، مستغلات و غیره گیرند، باج، خراج، ارتفاع، (از فرهنگ فارسی معین)، سهمی است که بموجب اصل تعاون ملی و بر وفق مقررات هریک از سکنۀ کشور موظف است که از ثروت و درآمد خودبمنظور تأمین هزینه های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور بقدر قدرت و توانایی خود به دولت بدهد، (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی) : محاسبات رعایا و مستأجران و غیره مؤدیان مالیات سرکار مزبور را تنقیح داده مفاصا به مهر خود تسلیم می نماید، (تذکرهالملوک ص 50)، آنچه بجهت نسق زراعات ضرورند از مالیات سرکار بعنوان بذر و مساعده و مؤنت زراعت به رعیت داده، در رفع محصول وجه مساعده و مؤنت را بازیافت نماید، (تذکرهالملوک ص 46)، - مالیات اراضی، مالیاتی که از اراضی زراعتی گرفته می شد وبحسب نوع زراعت فرق می کرد، اسم دیگر آن خراج است، (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات ایلات، رجوع به ترکیب مالیات بر اشخاص شود، - مالیات بده، دهنده مالیات، پردازندۀ مالیات، آنکه مالیات دهد، - مالیات بر ارث، مالیاتی است که بموجب قانون مالیات برارث و طبق تعرفۀ مندرج در همان قانون از ترکه گرفته می شود، (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات بر اشخاص، مالیاتی که بر شخص بعنوان اینکه وجود خارجی دارد (بدون توجه به وضع درآمد او) گرفته می شد، در همین معنی مالیات سرانه، مالیات سرشمار، باج شخصی و جزیه بکار رفته است، مالیات ایلات و مالیات خانواری هم نوعی مالیات بر اشخاص بوده است، (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات بر اموال، مالیات بر مال و درآمد اشخاص است، کسی که مالی و درآمدی ندارد مشمول مقررات مالیات نیست، در مقابل مالیات بر عایدات استعمال می شود، (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات بر درآمد، مالیاتی است که بر عواید اشخاص طبیعی و حقوقی بسته می شود، اصطلاح مالیات بر عایدات هم بهمین معنی است، (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات بر عایدات، رجوع به ترکیب قبل شود، - مالیات بستن، وضع مالیات، - مالیات بگیر، مالیات گیرنده، دولت یاحکومت که از مردم مالیات می گیرد، - مالیات پرداختن، مالیات دادن، رجوع به ترکیب مالیات دادن شود، - مالیات پرداز، آنکه مالیات پردازد، آنکه مشمول پرداختن مالیات باشد، مالیات بده، - مالیات دادن، مالیات پرداختن، ادا کردن مالیات، تأدیۀ مالیات، - مالیات سرانه، رجوع به ترکیب ’مالیات بر اشخاص’ شود، - مالیات غیرمستقیم، مالیاتی است که مالیات دهنده بطور غیرمستقیم می پردازد، مانند حقوق گمرکی و مالیات قند و شکر و بنزین که بر قیمت اجناس افزوده می گردد و مالیات در ضمن خرید جنس پرداخته می شود، (فرهنگ فارسی معین)، مالیاتی که از اموال مصرفی بمناسبت عملی ازقبیل تولید و توزیع و صدور و ورود گرفته می شود ... در حقیقت تکلیف پرداخت آن، بطور مستقیم متوجه مصرف کننده است، (از ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)، - مالیات گرفتن، اخذ مالیات، جمعآوری مالیات، - مالیات مستقیم، مالیاتی که مستقیماً از مالیات دهنده گرفته می شود، مانند مالیات املاک مزروعی، اراضی بایر، مستغلات و مالیات بر درآمد، (فرهنگ فارسی معین)، - امثال: مالیات دولت نباید زمین بماند، نظیر: سوخت رابود کردن، قاعده ای بوده نزد قدمای امنای مالیۀ ایران که برحسب آن مجبور بوده اند مالیاتی را که بواسطۀاز میان رفتن صنف یا شیئی بی محل می مانده بر صنف یا چیزی دیگر مزید کنند، (امثال و حکم ج 3 ص 1392 و ج 2 ص 994)
جمع واژۀ ماهیت. (اقرب الموارد) : مجوی از وحدت محضش برون از ذات او چیزی که او عام است و ماهیات خاص اندر همه اشیا. ناصرخسرو. زانکه ماهیات و سر سر آن پیش چشم کاملان باشد عیان. مولوی (مثنوی چ خاور ص 195). و رجوع به ماهیت شود. - ماهیات جعلیه، (اصطلاح فقهی) اموری است که مجعول شارع است مانند نماز و روزه و عقود دیگر. (فرهنگ علوم تألیف سید جعفر سجادی)
جَمعِ واژۀ ماهیت. (اقرب الموارد) : مجوی از وحدت محضش برون از ذات او چیزی که او عام است و ماهیات خاص اندر همه اشیا. ناصرخسرو. زانکه ماهیات و سر سر آن پیش چشم کاملان باشد عیان. مولوی (مثنوی چ خاور ص 195). و رجوع به ماهیت شود. - ماهیات جعلیه، (اصطلاح فقهی) اموری است که مجعول شارع است مانند نماز و روزه و عقود دیگر. (فرهنگ علوم تألیف سید جعفر سجادی)
لفظمفرد است، جمع نیست، بمعنی یک اسپ ماده و حاجت به الحاق لفظ اسپ ندارد پس اسپ مادیان گفتن خطا باشد و مادۀ دیگر حیوان را مادیان نمی گویند، خاص ماده اسپ را گویند، ظاهر همین است که مادیان تمام یک لفظ است ومی تواند که مزید علیه ماد بود چون سالیان بمعنی سال، (غیاث) (بهار عجم) (آنندراج)، اسب ماده که بتازی حجر گویند و نیز خر ماده، (ناظم الاطباء) : چو رستم بر آن مادیان بنگرید مر آن کرۀ پیلتن را بدید، فردوسی، خروش دم مادیان یافت اسب بجوشید برسان آذرگشسب، فردوسی، که این مادیان چون درآید به جنگ بدرد دل شیر و چرم پلنگ، فردوسی، امر تو و ابلق شب و روز یک فحل و دو مادیان ببینم، خاقانی، مادیانی کو شکیبا شد زفحل از ریاضت ناشکیبش کردمی، خاقانی (دیوان چ سجادی ص 935)، مادیانان گشن و فحل شموس شیر مردی جوان و هفت عروس، نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 57)، زدشت رم کله، در هر قرانی به گشن آید تکاور مادیانی، نظامی (خسرو و شیرین چ وحیدص 215)، گرش صد گونه حلوا پیش بودی غذاش ازمادیان و میش بودی، نظامی (خسرو و شیرین چ وحید ص 215)، و امرای مغول و مسلمان مادیان گله ها می آوردند و نوبت به نوبت قمیز می ساختند، (جهانگشای جوینی)، دیه کمیدان پیش از بنای عمارت چراگاه مادیانها بوده است و بدین سبب او را کمیدان میخوانند یعنی جای مادیان، (تاریخ قم ص 63)، - مادیان گور، گور ماده: آخرالامر مادیان گوری آمد افکند در جهان شوری، نظامی
لفظمفرد است، جمع نیست، بمعنی یک اسپ ماده و حاجت به الحاق لفظ اسپ ندارد پس اسپ مادیان گفتن خطا باشد و مادۀ دیگر حیوان را مادیان نمی گویند، خاص ماده اسپ را گویند، ظاهر همین است که مادیان تمام یک لفظ است ومی تواند که مزید علیه ماد بود چون سالیان بمعنی سال، (غیاث) (بهار عجم) (آنندراج)، اسب ماده که بتازی حجر گویند و نیز خر ماده، (ناظم الاطباء) : چو رستم بر آن مادیان بنگرید مر آن کرۀ پیلتن را بدید، فردوسی، خروش دم مادیان یافت اسب بجوشید برسان آذرگشسب، فردوسی، که این مادیان چون درآید به جنگ بدرد دل شیر و چرم پلنگ، فردوسی، امر تو و ابلق شب و روز یک فحل و دو مادیان ببینم، خاقانی، مادیانی کو شکیبا شد زفحل از ریاضت ناشکیبش کردمی، خاقانی (دیوان چ سجادی ص 935)، مادیانان گشن و فحل شموس شیر مردی جوان و هفت عروس، نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 57)، زدشت رم کله، در هر قرانی به گشن آید تکاور مادیانی، نظامی (خسرو و شیرین چ وحیدص 215)، گرش صد گونه حلوا پیش بودی غذاش ازمادیان و میش بودی، نظامی (خسرو و شیرین چ وحید ص 215)، و امرای مغول و مسلمان مادیان گله ها می آوردند و نوبت به نوبت قمیز می ساختند، (جهانگشای جوینی)، دیه کمیدان پیش از بنای عمارت چراگاه مادیانها بوده است و بدین سبب او را کمیدان میخوانند یعنی جای مادیان، (تاریخ قم ص 63)، - مادیان گور، گور ماده: آخرالامر مادیان گوری آمد افکند در جهان شوری، نظامی
باج و خراج، سهمی است که بموجب اصل تعاون و بر وفق مقررات هر یک از سکنه کشور موظف است که از ثروت و در آمد خود بمنظور تامین هزینه های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور بقدر قدرت و توانائی خود بدولت بدهد
باج و خراج، سهمی است که بموجب اصل تعاون و بر وفق مقررات هر یک از سکنه کشور موظف است که از ثروت و در آمد خود بمنظور تامین هزینه های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور بقدر قدرت و توانائی خود بدولت بدهد
جمع ماهیه، اوچیزیان چیشی ها چیستی ها جمع ماهیت: زانکه ماهیات و سرسر آن پیش چشم کاملان باشد عیان. (مثنوی. نیک. 208: 3) یا ماهیات جعلیه. اموری است که مجعول شارع است مانند نماز روزه و عقود دیگر
جمع ماهیه، اوچیزیان چیشی ها چیستی ها جمع ماهیت: زانکه ماهیات و سرسر آن پیش چشم کاملان باشد عیان. (مثنوی. نیک. 208: 3) یا ماهیات جعلیه. اموری است که مجعول شارع است مانند نماز روزه و عقود دیگر
۱ـ اگر خواب ببینید مادیان ها در مراتع مشغول چرا هستند، علامت آن است که در حرفه خود موفقیت به دست می آورید. و دوستانی مأنوس خواهید یافت. اما اگر خواب ببینید مادیانها در مرتع خشک و لم یزرعی پرسه می زنند، علامت آن است که به تنگدستی دچار خواهید شد. اما با این وجود دوستانی صمیمی در کنار خود خواهید داشت. ۲ـ اگر دختری خواب ببیند مادیانها در مراتع مشغول چرا هستند، نشانه آن است که با مردی ازدواج خواهد کرد و صاحب فرزندانی تندرست خواهد شد.
۱ـ اگر خواب ببینید مادیان ها در مراتع مشغول چرا هستند، علامت آن است که در حرفه خود موفقیت به دست می آورید. و دوستانی مأنوس خواهید یافت. اما اگر خواب ببینید مادیانها در مرتع خشک و لم یزرعی پرسه می زنند، علامت آن است که به تنگدستی دچار خواهید شد. اما با این وجود دوستانی صمیمی در کنار خود خواهید داشت. ۲ـ اگر دختری خواب ببیند مادیانها در مراتع مشغول چرا هستند، نشانه آن است که با مردی ازدواج خواهد کرد و صاحب فرزندانی تندرست خواهد شد.
خواب مالیات: مجبور خواهید شدکه دست به فداکاری بزرگی بزنید. مالیتهایتان را می پردازید: بستگان شما خسیس هستند. شما توانائی پرداخت مالیاتهایتان را ندارید: ۱- ضررمالی ۲- یک کار سخت در پیش دارید. شما مامور مالیات هستید: حق دارید که مغرور باشید. درپرداخت مالیاتها تقلب می کنید: مراقب باشید در خطر ضررهای بزرگ مالی هستید - کتاب سرزمین رویاها ۱ـ اگر خواب ببینید مالیات می پردازید، نشانه آن است که با رفتار منطقی خود تأثیرات بدی که بر اطرافیان گذاشته اید، از بین خواهید برد. ۲ـ اگر خواب ببینید دیگران مالیات می پردازند، نشانه آن است که ناچار می شوید از دوستان خودکمک و یاری بگیرید. ۳ـ اگر خواب ببینید قادر به پرداخت مالیات خود نیستید، نشانه آن است که در تجارت خود شکست خواهید خورد.
خواب مالیات: مجبور خواهید شدکه دست به فداکاری بزرگی بزنید. مالیتهایتان را می پردازید: بستگان شما خسیس هستند. شما توانائی پرداخت مالیاتهایتان را ندارید: ۱- ضررمالی ۲- یک کار سخت در پیش دارید. شما مامور مالیات هستید: حق دارید که مغرور باشید. درپرداخت مالیاتها تقلب می کنید: مراقب باشید در خطر ضررهای بزرگ مالی هستید - کتاب سرزمین رویاها ۱ـ اگر خواب ببینید مالیات می پردازید، نشانه آن است که با رفتار منطقی خود تأثیرات بدی که بر اطرافیان گذاشته اید، از بین خواهید برد. ۲ـ اگر خواب ببینید دیگران مالیات می پردازند، نشانه آن است که ناچار می شوید از دوستان خودکمک و یاری بگیرید. ۳ـ اگر خواب ببینید قادر به پرداخت مالیات خود نیستید، نشانه آن است که در تجارت خود شکست خواهید خورد.