جدول جو
جدول جو

معنی مادمازل - جستجوی لغت در جدول جو

مادمازل
مادموازل، دوشیزه، دخترخانم
تصویری از مادمازل
تصویر مادمازل
فرهنگ فارسی عمید
مادمازل
(زِ)
تلفظ فارسی مادموازل. رجوع به مادموازل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مادموازل
تصویر مادموازل
دوشیزه، دخترخانم
فرهنگ فارسی عمید
(زِ)
دخترخانم. دوشیزه. عنوانی که فرانسویان به دختران و زنان شوی ناکرده می دهند
لغت نامه دهخدا
(خَ)
مردکش. مردم آزار. خوارکننده مرد:
ای بسا مالیده مردان را به قهر
پیشت آمد روزگار مردمال.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(فَ سِ)
ادمال جرح، به گردانیدن جراحت. پوست بر سر آوردن جراحت
لغت نامه دهخدا
دهی از دشت طالش است که در بخش بانۀ شهرستان سقز واقع است و 108 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مادموازل
تصویر مادموازل
دوشیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماد موازل
تصویر ماد موازل
فرانسوی بانوچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادموازل
تصویر مادموازل
((ما زِ))
دوشیزه، دختر خانم
فرهنگ فارسی معین
اولین مدفوعی که از شکم نوزاد بیرون می آید و رنگ آن سیاه و قهوه ای تیره است
فرهنگ فارسی معین
دوشیزه، دخترخانم
فرهنگ واژه مترادف متضاد