جدول جو
جدول جو

معنی ماتریالیسم - جستجوی لغت در جدول جو

ماتریالیسم
مکتبی فلسفی که اصل و بنیاد هستی را ماده می داند، ماده گرایی
تصویری از ماتریالیسم
تصویر ماتریالیسم
فرهنگ فارسی عمید
ماتریالیسم
(تِرْ)
نظریه و مکتب فلسفی است که دنیای خارج را واقعی و حقیقی و بیرون از شعور انسان می داند. ماتریالیسم معتقد است که ماده مبداء و اساس است و حس و شعور و تفکر فرع و زائیدۀ ماده است و درک خاصیت مادۀ تکامل یافته و عالی و انعکاس خارجی جهان مادی وقوانین آن در مغز می باشد. (از فرهنگ فارسی معین).
- ماتریالیسم تاریخی، ماتریالیسم تاریخی عبارت است از بسط و توسعۀ اصول ماتریالیسم دیالکتیک به بررسی زندگی اجتماعی. تطبیق اصول ماتریالیسم دیالکتیک بر پدیده های زندگی اجتماعی وبررسی جامعه و تاریخ آن. (فرهنگ فارسی معین).
- ماتریالیسم دیالکتیک، ماتریالیسم دیالکتیک برخلاف ماتریالیسم مکانیست، روح و طبیعت را یک مجموع اصلی می شمارد و تفکر و درک را نتیجۀ تکامل تدریجی و جهش کیفی ماده و محصول مادۀ تکامل یافته یعنی مغز می داند. (فرهنگ فارسی معین).
- ماتریالیسم مکانیست، مکتبهای گوناگون فلسفۀ ماتریالیسم تا دوران مارکس و انگلس را ماتریالیسم مکانیست می نامند زیرا آنها حرکت پدیده ها را ساده و مکانیستی می پنداشتند و تغییرات جهشی و کیفی پدیده ها و روابط و تأثیرات متقابل آنها را در نظر نمی گرفتند چون مارکس و انگلس ماتریالیسم را از شکل مکانیستی درآورده و آن را به قالب دیالکتیکی ریختند از اینرو ماتریالیسم مارکس و انگلس و پیروان آنها را ماتریالیسم دیالکتیک می خوانند. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
ماتریالیسم
نظریه و مکتب فلسفی است که دنیای خارج را واقعی و حقیقی و بیرون از شعور انسان میداند، ماتریالیسم معتقد است که ماده مبدا و اساس است و حس وشعور و تفکر فرع زائیده ماده است و درک خاصیت ماده تکامل یافته و عالی و انعکاس ان مادی و قوانین آن در مغز میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
ماتریالیسم
((تِ))
ماده گرایی، نظریه ای که برطبق آن هیچ جوهری جز ماده وجود ندارد
تصویری از ماتریالیسم
تصویر ماتریالیسم
فرهنگ فارسی معین
ماتریالیسم
ماده گرایی، مادیگری، مکتب اصالت ماده، ماده انگاری
متضاد: تاله
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماتریالیست
تصویر ماتریالیست
هوادار یا پیرو ماتریالیسم
فرهنگ فارسی عمید
سیاست مبتنی بر توسعه و بسط نفوذ و تجاوز قوای یک کشور بر کشورهای دیگر
فرهنگ فارسی عمید
(اَ پِ)
طرفداری از حکومت امپراتوری.
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماتریالیست
تصویر ماتریالیست
دهری، مادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماتر یالیسم
تصویر ماتر یالیسم
فرانسوی ماتک گرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امپریالیسم
تصویر امپریالیسم
طرفداری از حکومت امپراتوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماتر یالیست
تصویر ماتر یالیست
فرانسوی ماتک گرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امپریالیسم
تصویر امپریالیسم
((اَ پِ))
طرفداری از حکومت امپراطوری، سیاستی که بنایش بر تسلط یک کشور بر کشورهای دیگر باشد، نظام سرمایه داری پیشرفته مبتنی بر نفوذ و سلطه کشوری بر کشورهای دیگر
فرهنگ فارسی معین
ماده گرا، مادی، دهری، ماده انگار، پیرو مکتب اصالت ماده
متضاد: ایده آلیست، متاله
فرهنگ واژه مترادف متضاد
استعمارطلبی، توسعه طلبی، سرمایه داری
فرهنگ واژه مترادف متضاد