معنی مابازاء - جستجوی لغت در جدول جو
مابازاء
(بِ اِ)
در مقابل. در برابر. بجای
ادامه...
در مقابل. در برابر. بجای
لغت نامه دهخدا
مابازاء
در برابر بجای
ادامه...
در برابر بجای
تصویر مابازاء
فرهنگ لغت هوشیار
مابازاء
((بِ اِ))
به جای، در عوض
ادامه...
به جای، در عوض
تصویر مابازاء
فرهنگ فارسی معین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زبازاء
(زَ)
زن کوتاه بالا. (منتهی الارب) (تاج العروس) (ناظم الاطباء). رجوع به مادۀ ذیل شود
ادامه...
زن کوتاه بالا. (منتهی الارب) (تاج العروس) (ناظم الاطباء). رجوع به مادۀ ذیل شود
لغت نامه دهخدا
ابزاء
(سِ پَهْ کَ / کِ)
شیر دادن، بیاسودن
ادامه...
شیر دادن، بیاسودن
لغت نامه دهخدا