جدول جو
جدول جو

معنی مئثب - جستجوی لغت در جدول جو

مئثب
(مِءْ ثَ)
گلیم خرد که به خود درکشند. (منتهی الارب). نوعی از چادر که بر خود پیچند. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد) ، زمین نرم و هموار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زمین نرم. (ناظم الاطباء) ، زمین بلند. (منتهی الارب). زمین برآمده و مرتفع. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جویچه. ج، مآثب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جدول یعنی نهر کوچک. (از اقرب الموارد) ، شمشیر کوتاه یا سلاحی دیگر که بدان برکسی حمله کنند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ ثِ)
جمع واژۀ مئثب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (ذیل اقرب الموارد). رجوع به مئثب شود
لغت نامه دهخدا
(مِءْ لَ)
شتاب رو. (منتهی الارب). سریع و جلد و شتاب رو. (ناظم الاطباء). سریع. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ ثَ)
رجوع به مقاثب شود
لغت نامه دهخدا
(ثِ)
موضعی است در راه مکه نزدیک غدیر خم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
مالی است در مدینه وآن یکی از صدقات نبی علیه السلام است و برای وی هفت حیطان به نامهای برقه و میثب و صافیه و اعواف و حسنی و دلال و مشربه ام ابراهیم بود. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا